تپش نبض زندگی

گزارش «خبرجنوب» به بهانه روز جهانی قلب/ «حتی یه لحظه هم از سلامت قلبت غافل مشو»

تپش نبض زندگی

مرجان دهقانی- «خبرجنوب»/ امروز، روز جهانی قلب، بهانه‌ای است برای توجه به سلامت یکی از مهم‌ ترین اعضای بدن. در ایران، بیماری‌های قلبی- عروقی یکی از اصلی‌ترین عوامل مرگ‌ومیر به شمار می رود . آمارها نشان می‌دهد سالانه میلیون‌ها نفر در جهان بر اثر عوارض قلبی جان خود را از دست می‌دهند و میلیون‌ها نفر نیز با پیامدهای ناتوان‌ کننده‌ای مانند سکته ‌های مغزی و قلبی دست ‌وپنجه نرم می‌کنند  و نام‌گذاری این روز هم به همین بهانه است. 
با این حال، هنوز آمار دقیق و قابل اعتمادی از تعداد بیماران، نیازهای استان‌ها و حتی تعداد متخصصان قلب درکشور در دست نیست. این در حالی است که ایران در برخی از روش‌های درمانی پیشرفته قلبی، مانند بازکردن رگ در سکته‌های حاد قلبی، حتی با کشورهایی مانند آمریکا و اروپا رقابت می کند. اما چالش‌های بزرگی مانند کمبود بودجه، تحریم‌ها، ضعف در برنامه‌ریزی راهبردی و غفلت از پیشگیری، باعث شده تا این پتانسیل ‌های درخشان به‌طور کامل به خدمت مردم درنیایند. 

در  گفت‌وگو با دکتر محمدعلی بابایی، فوق‌تخصص قلب و عروق و استاد پیشکسوت دانشگاه شیراز، به بررسی وضعیت بیماری‌های قلبی در استان فارس می‌پردازیم. وی با اشاره به شعار روز جهانی قلب («حتی یک لحظه هم از سلامت قلبت غافل نشو») نکات مهمی را در این زمینه مطرح کرد که از نظرتان می گذرد. 

آمار دقیق، موتور محرکه برنامه‌ریزی راهبردی 

مسلما داشتن آمار دقیق و نظام‌مند، سنگ بنای هرگونه برنامه‌ریزی راهبردی در حوزه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. این آمارها هستند که وضعیت موجود را به درستی ترسیم می کنند و مسیر حرکت به سمت اهداف را روشن می سازند.
ایران با پیشینه تمدنی درخشان و برخورداری از نیروی انسانی نخبه و باهوش، از پتانسیل بسیار بالایی برای پیشرفت برخوردار است. با این حال، به نظر می رسد در برخی فرآیندهای داخلی، از جمله جمع آوری و استفاده از داده های آماری، با چالش هایی روبه‌رو هستیم این در حالی است که بسیاری از کشورهای پیشرفته، سنجه‌های دقیق آماری را در قلب تصمیم‌گیری های خود قرار داده اند.

یک تجربه شخصی از نبود داده‌های قابل اتکا

در حوزه پزشکی و سلامت، یکی از چالش‌های اساسی، نبود آمار دقیق و به‌روز از نیازهای تخصصی هر استان است. ما هنوز به درستی نمی‌دانیم که هر یک از استان‌های کشور به چه تعداد پزشک متخصص و با چه گرایش‌هایی نیاز دارند.
پانزده سال پیش، زمانی که مسئولیت برنامه راهبردی قلب و عروق کشور در وزارت بهداشت را برعهده داشتم، تمام تلاشم بر این بود تا نقشه دقیقی از تعداد متخصصان قلب و گرایش‌های تخصصی آنان در هر استان ترسیم کنیم. با کمال تأسف، در نهایت نتوانستیم به آمار درست و کاملی که با واقعیت‌های میدانی کشور منطبق باشد، دست یابیم.

هشدار بین‌المللی درباره ریسک قلبی ایرانیان

 با وجود نداشتن آمار دقیق و قابل اعتماد ملی اما شواهد بالینی و بین‌المللی به وضوح نشان می‌دهند که ایران یکی از کانون‌های شیوع بیماری تنگی عروق کرونر است.
نهادهای علمی اروپا خطوط درمانی خود را هر دو یا سه سال به‌روزرسانی می‌کنند، اما وقتي به ایران  می‌رسند، به صراحت اشاره می‌کنند که بیماران ایرانی باید در دسته بندی منطقه پرخطر قرار گیرند. دلیل اصلی این دسته‌بندی، شیوع بسیار بالای بیماری فشارخون در کشورمان است. بر اساس مشاهدات بالینی مستقیم و با قطعیت می‌توان اعلام کرد در گروه سنی بزرگسال و میانسال، از هر سه نفر، یک نفر از فشارخون بالا رنج می‌برد و در گروه سنی بالای ۷۰ سال، این آمار به شکل نگران‌کننده‌ای افزایش می‌یابد، به طوری که از هر دو نفر، یک نفر مبتلا به این بیماری است.این ارقام، زنگ خطری جدی برای نظام سلامت کشور و لزوم برنامه‌ریزی فوری برای پیشگیری و کنترل این عامل خطر اصلی است.

سه اپیدمی خاموش: چربی خون، دیابت و فشارخون

علاوه بر فشارخون، ما با دو اپیدمی خاموش دیگر نیز دست به گریبانیم؛ شیوع اختلال چربی خون و قندخون  بین ۱۰ تا ۲۰ درصد. تراژدی اصلی اینجاست که بیماری دیابت اغلب تا مدت‌ها ناشناخته می‌ماند و بیمار زمانی به ما مراجعه می‌کند که دیگر قلبش به طور جبران‌ناپذیری آسیب دیده است. آسیب همزمان کلیه‌ها، چالش درمان را دوچندان می‌کند. امروزه ما با بیماران قلبی زیادی مواجهیم که برای انجام آنژیوگرافی و بالن زدن نیاز به تزریق ماده حاجب دارند. این ماده باید توسط کلیه‌ها دفع شود، اما کلیه‌هایی که خود بر اثر دیابت آسیب دیده‌اند، قادر به انجام این کار نیستند. این وضعیت، روند درمان را به طور خطرناکی به تعویق می‌اندازد و ما را مجبور می‌سازد تا برای کاهش خطر، با متخصصان کلیه مشورت داشته باشیم.

فرصت طلایی ۱۲۰ دقیقه‌ای برای نجات یک قلب

در مقابل، برای «سکته حاد قلبی» یک پروتکل طلایی و بسیار دقیق وجود دارد. بهترین درمان در این شرایط، باز کردن رگ مسدود شده در فرصت طلایی ۱۲۰ دقیقه اول است. این فرآیند نجات‌بخش از همان لحظه‌ای که بیمار دچار درد می‌شود آغاز می‌گردد، يعني تماس با  ۱۱۵ که موظف است در کمتر از ۳۰ دقیقه بیمار را به بیمارستان برساند.
دو   ارزیابی فوری در تریاژ بیمارستان  و سه ارزيابي پس از ثبت نوار قلب (ECG) و تأیید سکته حاد، انتقال سریع بیمار به اتاق آنژیوگرافی و پس از آن انجام فوری عمل توسط یک تیم مجرب و متبحر برای باز کردن رگ با بالن. این زنجیره به هم پیوسته و زمان‌بندی شده، تنها راه نجات جان بیمار و حفظ عضله قلب اوست.

ضرورت آمادگی برای فوریت‌های قلبی 

باید به این نکته توجه کرد که در تجمعاتی با ۳۰ یا ۵۰ هزار نفر، که هیجان و استرس محیط بسیار بالاست - گاهی حتی هیجان تماشاگران از بازیکنان بیشتر است - افراد مستعد ایست قلبی هستند، به ویژه اگر قلب آن‌ها مستعد آریتمی باشد. این استرس‌های خارج از تحمل فرد می‌تواند منجر به ایست قلبی شود. لازمه مدیریت این شرایط، داشتن همیشگی یک تیم احیای قلبی (CPR) مجرب و دستگاه شوک‌دهنده در چنین مجامعی است.  به‌ویژه در زمینه ورزش فوتبال که باید در آن محیط، افرادی برای CPR و استفاده از دستگاه شوک‌دهنده تربیت شوند. متأسفانه دستگاه‌های مورد نیاز وجود ندارد درحالی که با این تجهیزات، خود حادثه‌دیده قابل نجات است.

اجرای پروتکل فوری برای نجات قلب در شیراز

اکنون بیمارستان‌های سعدی، الزهرا، نمازی و تعدادی از بیمارستان‌های خصوصی در شیراز این اقدامات را انجام می‌دهند. در تمام بیمارستان‌های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شیراز، پروتکل اجباری است که به محض ورود بیمار به تریاژ، نوار قلب گرفته شود و بیمار مبتلا به سکته حاد قلبی بلافاصله به اتاق آنژیو فرستاده شود زیرا هر تأخیر و گذر زمان، به قلب آسیب می‌زند. اگر زمان طلایی از دست برود، حتی با باز کردن رگ بعداً، قلب آسیب دیده و گشاد می‌شود که منجر به نارسایی قلب و کاهش طول عمر بیمار می‌گردد. 

پیشگامی شیراز در درمان سکته حاد قلبی

اما اقداماتی که به موقع انجام شد، نتایجی درخشان داشت. با افتخار اعلام می‌کنم که باز کردن رگ‌های قلب در سکته حاد قلبی را ما در سال ۱۳۹۰ در شیراز آغاز کردیم و تهران با ۹ ماه اختلاف پس از ما، شروع به انجام این عمل‌ها نمود.
ما در دانش و روش‌های درمان بیماری‌های قلبی از آمریکا و اروپا عقب نیستیم. مشکل اصلی ما در مضیقه‌هایی است که گاهی با کمبود بودجه نهادهای درمانی، تحریم‌های بین‌المللی و ارتباطات محدود توجیه می‌شود. این چالش‌ها باعث می‌شود ابزارهای مورد نیاز برای درمان، به موقع و به اندازه کافی در اختیارمان قرار نگیرد.

پیشرفت‌های چشمگیر در درمان بیماری‌های دریچه‌ای و مادرزادی قلب

ما در زمینه درمان دریچه‌های قلبی نیز به پیشرفت‌های قابل ملاحظه‌ای دست یافته‌ایم که در شیراز انجام می‌شود. در درمان بیماری‌های مادرزادی قلب نیز تا جایی پیش رفته‌ایم که درخواست برای جراحی تا ۶۰ درصد کاهش یافته و این روزها داوطلب برای جراحی قلب کم شده است.

شیراز؛ خاستگاه بهترین جراح قلب جهان

با همه این تفاصیل، بهترین جراح قلب دنیا نیز در شیراز است. دكترامیرغفران دو سال متوالی به عنوان بهترین جراح قلب انتخاب شدند که ایشان از افتخارات دانشگاه علوم پزشکی شیراز هستند و ابتکارات خاصی دارند که به نام ایشان در دنیا ثبت شده است. 

ضرورت چرخش به‌سمت پیشگیری اولیه

بخشی از صحبت‌های من به موضوع حیاتی پیشگیری در جامعه بازمی‌گردد. این امر البته قبل از هر چیز، نیازمند برنامه‌ریزی اولیه در سطوح دولتی، به‌ویژه در وزارت بهداشت، برای اجرای سراسری برنامه‌های پیشگیرانه است. منظور از سطوح پیشگیری این است که ما باید مردم را به طور منظم چکاپ کنیم. افراد باید از سن ۲۰ سالگی از وضعیت فشارخون، وزن و سطح چربی خون خود آگاه باشند. ما متأسفانه شاهد کاهش سن سکته قلبی به ۳۰ سال و حتی پایین‌تر هستیم که منجر به مرگ ناگهانی یا آسیب دائمی به قلب می‌شود. به همین علت، باید  اجرای برنامه‌های پیشگیری قوی را در دستور کار قرار دهیم تا این عوامل خطر به موقع شناسایی شوند. در نهایت، اگرچه ده تا پانزده درصد از جامعه در دسته پرخطر قرار می‌گیرند، اما غربالگری فشارخون را از دوران دبستان و دبیرستان آغاز کنیم تا از وضعیت سلامت خود آگاه شویم.

چاقی، دیگر نشانه سلامت نیست

امروزه چاقی نشانه سلامتی محسوب نمی‌شود و باید درمان آن از دوران نوجوانی آغاز گردد. این در حالی است که الگوهای تغذیه‌ای ما دارای اشکالات اساسی است. ما در ایران با پدیده پرخوری مواجهیم؛ هر ایرانی دو تا سه برابر کالری مورد نیاز خود را دریافت می‌کند.

فاجعه فست‌فودها و روغن‌های مضر

فست‌فودها یک فاجعه تمام عیار هستند؛ غذایی با کیفیت بسیار پایین که حتی یک درصد نیز پروتئین‌ها و چربی‌های مفید در آن وجود ندارد. تغذیه مردم باید اصلاح شود. ما از روغن‌های نباتی استفاده می‌کنیم که میزان ترانس بالایی دارند، این روغن‌ها مستقیماً وارد رگ شده و موجب انسداد آن می‌شوند.

نیاز مبرم به آموزش علم تغذیه

ما علم تغذیه را به مردم آموزش نمی‌دهیم. دولت باید دانش تغذیه‌ای مردم را اصلاح کند، به آنان بیاموزیم که کم‌خوری را پیشه کنند و به کیفیت غذا اهمیت دهند. در بخش دیگری از صحبت‌هایم به موضوع تحرک و ورزش می‌پردازم.  مردم باید تحرک بدنی بیشتری داشته باشند. به جرات می‌توانم بگویم ۵۰ درصد از ترددهای شهری، مربوط به افرادی است که با وجود فاصله‌ کوتاه (حدود ۵۰۰ متر)، از خودرو استفاده می‌کنند، در حالی‌که می‌توانستند این مسیر را پیاده طی کنند. تغییر این فرهنگ نیازمند عزم جدی نهادهای متولی است. از یک سو، باید وسایل نقلیه عمومی را توسعه دهند و از سوی دیگر، مردم را به پیاده‌روی برای انجام کارهای روزمره تشویق کنند. شهرداری نیز موظف است با بستن برخی از خیابان‌های مرکزی شهر به روی خودروها، بستر لازم برای پیاده‌روی و استفاده از دوچرخه فراهم آورد.

هشدار درباره آثار مخرب فضای مجازی و محدودیت‌سازی

از دیگر توصیه‌های استاد بابایی، پرهیز از فضای مجازی است که با مسايل غیرواقعی، مردم را درگیر کرده و تحرک را از آنان می‌گیرد و همین کم‌تحرکی باعث بیماری‌های قلبی - عروقی می گردد. 

هشدار یک متولی دلسوز 

به عنوان متولی دلسوز نسل جوان می‌گویم که محدودیت‌ها باعث سرخوردگی آنان شده و مسیر آنان را به بیراهه می‌کشاند. ضمن اینکه جوانان احساس می‌کنند به شعور، درک و قدرت تشخیص‌شان توهین می‌شود.

توانمندی بالا در انتظار برنامه‌ریزی توانمند

کشور ما با همه پتانسیل و منابعش، نیازمند دلسوزی و برنامه‌ریزی بیشتر است. در چنین فضایی می‌توان هم پیشگیری و هم درمان بیماری قلبی را به خوبی انجام داد. توانمندی پزشکان و ورزشکاران ما بالاست، اما نیاز به برنامه‌ریزی توسط فردی توانا و تدوین برنامه‌های متناسب با زمانه داریم.