دیدار با نیکان: تجلیل از استاد علینقی رزاقی، پیشکسوت تئاتر شیراز
مهتاب شبی در خانه سیمرغساز تئاتر شیراز
بهمن پگاه راد«خبرجنوب»-در روزی از روزهای مهر، در بلندای محله برففروشان، خانهای بود که بوی صحنه و صدای سیمرغ از آن به گوش میرسید. خانه استاد علینقی رزاقی، پیشکسوت تئاتر شیراز، میزبان جمعی از نیکان فرهنگ و هنر شد؛ دیداری که در قالب طرح «دیدار با نیکان» داریوش نوید گویی، مدیر انتشارات بین المللی شیراز برگزار شد و بهانهای شد برای تجلیل از مردی که صحنه را آیینه جان میدانست.
از پشت شیشههای خودرو، چندین بار ساختمانهای سر به فلک کشیده محله برففروشان را دیده بودم؛ اما هیچگاه از نزدیک به رویت نگرفته بودم ،تا آن روز که آدرس خانهای را در دست داشتم، همراه با لوکیشن و نشانی دیگر... خانهای که در طبقهای بلند جای گرفته بود؛ شاید ناآگاهانه، شاید آگاهانه، اما بیتردید با نگاهی از بالا به صحنه زندگی. خانه استاد علینقی رزاقی، هنرمند پیشکسوت تئاتر، مردی که سالها خاک صحنه را در مهتاب شبی به یادمان آورده بود و بوی خوش سیمرغ را به مشاممان رسانده بود. همانطور که از دیوان حافظ و سعدی و مولانا، نمایشهایی آفریده بود.
رزاقی و تئاتر آزاد شیراز
نمایشهایی از جنس حافظ و عطار
در بام طبقه دهم، جمعی از فرهیختگان، هنرمندان، نویسندگان و علاقهمندان گرد آمدند تا از مردی تجلیل کنند که عمر خود را وقف صحنه کرده بود.
استاد داریوش نویدگویی از اقتباسهای استاد رزاقی از متون کلاسیک فارسی سخن گفت: از حافظ و سعدی و مولانا تا عطار نیشابوری. او اشاره کرد که رزاقی در مسیر بزرگان تئاتر ایران، همچون غلامحسین هاتفی، نوروزی، زاهد زاهدانی، استاد رحیم هودی و دیگران گام برداشته و با نمایشهایی چون بوی خوش سیمرغ، راز پنهان سعدی، بیتو مهتاب شبی، سعدی مسافر شهر عشق و دیگر آثار، تئاتر شیراز را به سطحی فراتر رسانده است.
استاد رزاقی بنیانگذار و کارگردان گروه تئاتر آزاد شیراز است؛ گروهی که با نمایشهایی چون نوایی را تمام کن! و بوی خوش سیمرغ در تالار احسان و تماشاخانه سنگلج تهران، حضوری پررنگ در جشنوارههای ملی داشته است.
نمایش بوی خوش سیمرغ که در سال ۱۳۷۹ بر اساس منطقالطیر عطار طراحی و اجرا شد، نمونهای بارز از تلفیق ادبیات عرفانی با زبان صحنه بود.
رزاقی در آثارش از تعزیه و آیینهای سنتی نیز بهره برده است و نوید گویی معتقد است تعزیه پیش از اسلام نیز وجود داشته و خاستگاه آن به گفته صادق همایونی نویسنده و پژوهشگر فرهنگ مردم، شیراز است.
تئاتر امروز؛ نیازمند پیوند دوباره با مردم
در میان تجلیلها و خاطرهها، نقدی نیز شنیده شد؛ نقدی بر فاصله تئاتر شیراز با صحنههای جهانی. استادان از تجربههای خود گفتند، از بارسلونا تا شیراز، از پایداری نمایشها تا فراموشی هنر در میان جوانان. سخن از مسئولانی رفت که در پیچوخم ساختارها، راه هدایت فرهنگی را گم کردهاند.با وجود قدمت صدساله تئاتر در این شهر، هنوز فاصله زیادی با تئاتر تهران و جهان احساس میشود.
نویدگویی از تجربه خود در بارسلونا گفت؛ جایی که نمایشی بیست سال است روی صحنه مانده و همچنان مخاطب دارد. او این پایداری را نتیجه حمایت نهادهای فرهنگی و پیوند عمیق مردم با هنر دانست.
او همچنین از وضعیت جوانان امروز ابراز نگرانی کرد؛ جوانانی که سرگرمیهای سطحی جای هنر و کتابخوانی را برای آنها گرفته است و از آینده خود بیمناک هستند و مسئولان نیز آنچنان درگیر ساختارهای اداری و مشکلهای خودآفرین هستند که کمتر به هدایت فرهنگی نسل نو میپردازند.
یاد گذشته، امید آینده
دیدار با نیکان؛ پلی میان نسلها و صحنهها
هر دیدار با نیکان، پلی است میان گذشته و آینده؛ میان خاطرات خاک صحنه و امید به تداوم هنر.استاد رحیم هودی، از دیگر پیشکسوتان تئاتر، در این مراسم به خاطراتی از دهههای گذشته اشاره کرد؛ از زمانی که شیراز فاقد سالن تئاتر بود و مقالهای از او باعث شد گروهی از هنرمندان از جمله علی نصیریان و عزتالله انتظامی از تهران به شیراز بیایند.
در آن زمان، مدیریت فرهنگ و هنر، ناصر کجوری از او حمایت کرد و سرانجام از اتهامی که به ناحق بر او بسته شده بود، رهایی یافت.
محیالدین حسینی ارسنجان دیگر یاور اجرای طرح نیکان نیز گفت: طرح دیدار با نیکان با هدف تکریم چهرههای فرهنگی و هنری شیراز، بهانهای شد برای بازخوانی تاریخ تئاتر این شهر و تجلیل از مردی که با عشق و تعهد، صحنه را زنده نگه داشته است.
در ادامه مراسم، لوح تقدیر و تابلویی هنری از سوی استاد نویدگویی به استاد رزاقی و بسته کتاب ارزشمند به همسر ایشان اهدا شد. همچنین از دو دختر هنرمند استاد نیز تجلیل به عمل آمد؛ نشانهای از تداوم هنر در نسلهای بعدی.
سخنرانان از خاطرات خود با استاد گفتند؛ از شبهایی که نور صحنه با صدای او جان میگرفت و «پروانهها» به «حکایت نی از زبان حافظ» میپرداختند و «راز پنهان سعدی» به «رویای شب نیمه تابستان» میپیوست.
در پایان، پس از عبور از آسانسور، خود را به نسیم خنک روزهای پایانی مهرماه برففروشان رساندیم...







