۲۰ علامت پنهان که نشان میدهد استرس دارید
آیا استرس بیصدا به زندگیتان نفوذ کرده؟ این ۲۰ نشانه ظریف کمک میکند زودتر فشار روانی را تشخیص دهید و با خودمراقبتی به تعادل برگردید.
                                سیما زعفرانچی - «خبرجنوب»/ استرس وقتی بیصدا وارد زندگیمان میشود، همهچیز را تحتتأثیر قرار میدهد: خواب، روابط، تمرکز، حتی غذا خوردن! پس تشخیص دقیق علائم آن، اولین قدم برای برگشتن به حالت عادی است.
اما چطور میتوان فهمید استرس روی شما تأثیر گذاشته است؟ برخی علائم واضح و سریع خودشان را نشان میدهند، مثل:
- اختلالات خواب؛ دیر به خواب رفتن یا خیلی زود بیدار شدن
 - بازگشت یک بیماری یا مشکل جسمی قدیمی
 - آزرده شدن از کوچکترین رفتار دیگران
 
اما همیشه ماجرا اینقدر واضح نیست. گاهی نشانهها پنهانتر و شخصیتر هستند؛ برای همین بهتر است نشانههای مخصوص خودتان را بشناسید. بررسی دقیق و شخصیسازی شدهی نشانههای استرس به شما کمک میکند زودتر متوجه فشار روانی خود شوید.
در ادامه فهرستی از نمونههای علائم پنهان استرس ارائه شده تا بتوانید الگوهای شخصی خود را شناسایی کنید. پس از شناخت این الگوها، میتوانید یک برنامه «اگر-آنگاه» خودمراقبتی بسازید. مثلا: " اگر از تماس گرفتن فرار کردم، آنگاه اول پیام بفرستم"
ممکن است متوجه شوید بسیاری از این مثالها نشان میدهند ظرفیت شما برای کنترل و مدیریت خود حتی در کوچکترین امور، ته کشیده است. به همین دلیل، رفتارهایی از شما سر میزند که استرس را ادامهدار یا حتی شدیدتر میکند، چون دیگر همان مقدار کم انرژی لازم برای خودکنترلی را هم ندارید.
نشانههای استرس در زندگی روزمره
ممکن است بعضی از این نشانهها برای شما آشنا باشند و برخی دیگر نه. پیشنهاد میکنیم هنگام مطالعه، یک کاغذ بردارید و موارد مرتبط با خودتان را یادداشت کنید.
- فراموشکار هستید؛ مثلاً لیست خرید خود را فراموش میکنید یا کلیدها را بعد از باز کردن در، روی قفل جا میگذارید.
 - صداهایی که قبلاً بیتوجه از کنارشان میگذشتید، حالا شما را آزار میدهند و تمرکزتان را برهم میزنند.
 - دارو یا ویتامین روزانه خود را مصرف نمیکنید.
 - غذاهای آسان مثل چیپس را به جای غذاهایی که نیاز به خرد کردن و جویدن دارند، انتخاب میکنید.
 - کارهای کوتاه کمتر از پنج دقیقه را به تأخیر میاندازید.
 - کارها را دوبار انجام میدهید؛ مثلاً ایمیلی که پاسخ کوتاه دارد را باز میکنید اما تصمیم میگیرید بعداً پاسخ دهید.
 - با دردهای کوچک کنار میآیید بهجای اینکه آنها را رفع کنید. مثل پاشنههای ترکخورده
 - از تماس با خدمات مشتری یا بازگرداندن کالای نامناسب اجتناب میکنید، چون انجام آن انرژی زیادی میطلبد.
 - تفریح دیگر لذتبخش نیست؛ حتی بازی با فرزندتان حس زحمت و سختی دارد.
 - خوراکی هایتان در یخچال خراب میشود، چون فرصت خوردنشان را پیدا نمیکنید.
 - تحریکپذیری شما افزایش یافته — حتی رانندگی و تغییر مسیر خودروها اضطرابآور است.
 - انجام کارهای ذهنی ساده، مثل تشخیص فاصله هنگام عبور از خیابان، انرژی بیشتری میطلبد.
 - بینظمی در کارهای خود می بینید. مثلا نزدیک است بنزین تمام کنید یا در انجام امور روزمره ناکارآمد شدید .
 - خوراکیهای شیرین و آماده را بیشاز حد میخورید
 - برای تعیین زمان یک قرار ساده، بیش از حد تعلل میکنید
 - خیلی زود احساس میکنید کسی حقتان را خورده یا بفهمی نفهمی ناراحتتان کرده
 - برخلاف ارزشهای خود عمل میکنید؛ مثلاً یک ظرف بازیافتی را به جای شستن دور میاندازید.
 - با انتقاد از خود سعی میکنید خودتان را به تلاش بیشتر وادار کنید.
 - تمایل شدیدی به کاهش تحرک دارید؛ شاید آرزو کنید یک روز کامل را در تخت با پردههای بسته تلویزیون تماشا کنید.
 - حتی وقتی دیگران میخواهند کمک کنند، باز هم حس میکنید کافی نیست و کمی آزرده هستید.
 
به یاد داشته باشید که:
وقتی علائم خود را شناسایی میکنید، تا حد ممکن واصح و روشن باشید. مثلا بهجای «فراموشکارم» بگویید: «دیگر یادم نمیماند قرص قبل از شام را بخورم»
به جای قضاوت خود و فشار بی از حد، خودمراقبتی و مهربانی نسبت به خود در پیش بگیرید. "چرا انقدر بیعرضه شدم؟" فقط اوضاع را بدتر میکند.
بخشی از مهربانی با خود این است که بدانید تنها نیستید و بسیاری دیگر هم همین علائم را تجربه میکنند.







