صنایع دستی؛ میراثی فراموششده
گزارش «خبر جنوب» از زنگ هشدار برای هنرهای بومی در سایه بیبرنامگی و رکود بازار

زینب دانشور- «خبر جنوب»/ در روز جهانی صنایع دستی، وقتی پای صحبت فعالان این حوزه در شیراز مینشینی، چیزی جز دلسردی، دغدغه و امیدهای بر بادرفته نمیشنوی. از نبود حمایتهای اصولی و ثبات در سیاستگذاری گرفته تا کمبود فضاهای عرضه، رکود بازار، تورم مواد اولیه و ضعف تبلیغات؛ همه و همه حلقههایی از زنجیر فرسودهای هستند که صنایعدستی این شهر را زمینگیر کردهاند. هنرمندانی که با دست و دل، میراث فرهنگی ایران را زنده نگه میدارند، حالا برای بقا میجنگند.
صنایع دستی سالهاست در شیراز و استان فارس، همپای تاریخ و فرهنگ این دیار نفس کشیده، اما در سالهای اخیر نفس آن تنگ شده است. از مهمترین مشکلات فعالان این عرضه به طور خلاصه می توان به موارد زیر اشاره کرد:
نبود بازار فروش پایدار:
یکی از اصلیترین معضلاتی که بارها از زبان هنرمندان شنیده شد، نبود بازار فروش مستمر و دسترسی نداشتن به بازارهای ملی و بینالمللی است. نمایشگاهها مقطعیاند و پلتفرمهای فروش آنلاین هم پشتیبانی مناسبی ندارند.
افزایش بیرویه هزینهها:
جهش قیمت مواد اولیه، از پارچه و نخ گرفته تا ابزارهای کار، فشار مضاعفی بر تولیدکنندگان وارد کرده است. «وقتی درآمدی نیست، این گرانی فقط باعث ترک کار میشود»؛ این جملهایست که بارها تکرار شد.
فقدان آموزشهای نوین و بهروز:
بسیاری از فعالان، از عدم توجه به آموزشهای خلاقانه و نبود مهارتهای بازاریابی، بستهبندی و طراحی مدرن گلایه داشتند. آنها میگویند صنایع دستی تنها به مهارت سنتی نیاز ندارد، بلکه برای زندهماندن باید با دنیا همقدم شود.
کمبود فضای تولید و عرضه:
هنرمندان صنایع دستی میگویند بسیاری از کارگاههای تولیدی با کمبود فضا، نبود حمایت از اجارهبها و امکانات پایهای دست به گریباناند. در برخی مناطق حتی یک بازارچه یا فروشگاه صنایع دستی وجود ندارد.
در نمایشگاهی که به بهانه روز جهانی صنایع دستی در محل استانداری فارس برپا شده است با فعالان این عرصه به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید:
فاطمه شکوهی، هنرمند منبتکار:
فارس و در رأس آن شیراز با توجه به ظرفیتهای عظیم و پشتوانه قوی در حوزه صنایعدستی که در واقع هویت آن محسوب میشود، فرصتهای محدودی برای عرضه دارد. فرصتهای ناکافی که جوابگوی نمایش این بخش از جنبه وجودی اصالت و هویت این منطقه نیست. گرچه با افتتاح و بهرهبرداری بازار هنر به عنوان یک الزام برای شیراز، به بخشی از نیازها پاسخ داده شد اما هنوز هم چنان که باید و شاید این مجموعه رونق ندارد و نیازمند حمایت ارگانها و همت هنرمندان است. در نهایت با توجه به این که شیراز شهری گردشگرپذیر و همواره مهمانپذیر است، بایستی تمرکز مسئولان این حوزه بر گسترش فضای عرضه و راهاندازی بازارچههای دائمی به منظور معرفی هنر شیراز و هنرمندانش باشد.
ملیحه علیزاده، هنرمند نگارگر:
با توجه به تغییر ذائقه مردم و خستگی آنها از یکنواختی و تکرار، رویآوری هنرمندان به سمت تلفیق هنرها ضرورتی اجتنابناپذیر است. در واقع از میزان استقبال مردم از هنرهای تلفیقی، ضرورت تغییر در شکل و شمایل صنایع دستی به خوبی احساس میشود. این اتفاق در تمام شاخههای هنری قابل رخ دادن است اما یکی از لازمههای آن همراهی و تشکیل کارگروههایی است که متولی رسمی داشته باشد و بتواند هنرمندان را یکجا گرد آورد. به عنوان مثال نگارگری میتواند با هنر مربوط به چوب در تزئینات در و پنجره و قاب آینه تلفیق شود و به یک هنر متفاوت و نو تبدیل شود. اتفاقی که نیازمند حمایت از سوی متولیانی است که برای این هنرها دل میسوزانند.
زهرا علوی، هنرمند حکاک:
به هیچ عنوان معتقد به اصرار بر تکرار یک هنر نیستم از دیدگاه من میتوان هنر و رشتههای هنری را آفرید و خلق کرد. مردم با هنرهای قدیمی خاطراتشان را ساختهاند و نسل جدید نیازمند دیدن هنرهای جدیدند. حکاکی روی آلمونیوم با استفاده از ورق فویل یکی از هنرهای تازهای است که با اقتضائات روز همخوانی دارد یعنی به چشم مردم تازگی دارد، ماندگاری و استحکام دارد و با هزینه پایین قابل اجراست مهمتر از همه، کاربردی است و در زندگی مردم میتواند نقش خود را ایفا کند. اما آن چه از مسئولین و متولیان انتظار میرود تامین فضا و فرصت برای معرفی این شکلهای جدید است.
امین فعال، هنرمند خراط و منبتکار:
متاسفانه روز به روز شاهد پسرفت اقتصاد هنرهای دستی هستیم از سویی این کالاها به سمت لوکس و لاکچری بودن حرکت میکنند (به دلایلی چون بالا رفتن هزینه مواد اولیه و هزینههای تولید) از سویی مردم توان خرید صنایعدستی آن هم صرفا برای حظ بصری ندارند. در حقیقت هنر جایگاه خود را از دست داده و عوام از آن بهرهای که باید نمیبرند.
اما هنوز هم میتوان این حوزه را از رکود خارج کرد با حمایت مسئولین بالادستی و حمایت از هنرمند در تأمین فضای فروش میتوان گام بلندی برداشت چرا که کمتر هنرمندی در شهر خود توان فروش اثر خود را دارد و اغلب آثار آنها با واسطه فروش میرود، اتفاقی که نه تنها بر بالا رفتن قیمت تاثیرگذار است بلکه موجب عقبگرد خریدار و دلسردی هنرمند میشود. اما اگر با تأمین فضا و بازار فروش توسط شهرداری و میراث فرهنگی از هنرمند حمایت شود، هم قیمت اثر پایین میآید و اقبال بیشتری برای خرید از سمت مردم صورت خواهد گرفت، هم حاشیه سود اثر به جیب هنرمند میرود که انگیزه بیشتری برای ادامه کار است.
در پایان، فعالان این حوزه خواستار تدوین سیاستهای جامع و مبتنی بر نیازهای امروز صنایع دستی شدند؛ سیاستهایی که هم آموزش را جدی بگیرد، هم حمایتهای مالی را هدفمند کند و هم فروش را از حالت فصلی و محفلی به یک مسیر حرفهای و پایدار تبدیل کند.