روشندلی خفته در خاک فراموشی
در حالی که شوریده شیرازی از نام آورترین شاعران این شهر است، اما بی توجهی به آرامگاه وی باعث شده تا مقبره این شاعر از گرد و غبار فراموشی سرشار باشد و حتی دستی و دستمالی برای پاک کردن این گرد و خاک ها از سنگ مزار و درب بسته آرامگاه او به کار گرفته نشود، اما به راستی چرا؟
غیاث ملکحسینی-«خبرجنوب»/ آنان که در تمام سال های گذشته سری به آرامگاه شیخ اجل زده اند و در بحر کرامت و معجزه کلام او غوطه ور شده اند با کمی سربرگرداندن آرامگاهی را در مجاورت و زیرسایه آفتاب تابان سعدی دیده اند که متعلق به«محمدتقی شوریده شیرازی» شاعر نامدار شیراز در قرن چهاردهم است.
او را مجدالشعرا و فصیح الملک نیز نامیده اند و براساس روایات موجود، نسبش به اهلی شیرازی صاحب مثنوى «سحر حلال» نیز مىرسد. این شاعر نامدار در هفت سالگى بر اثر عارضه آبله بینایی اش را از دست داد و علی رغم این موضوع به دلیل هوش سرشاری که داشت علوم ادبى را به خوبی آموخت و در کوتاه زمانی در عرصه شعر و شاعرى نامآور شد و اشعارش سر زبان ها افتاد.
شوریده در سرودن قصیده، غزل، طنز و مطایبه قریحه ای سرشار و در به کار بردن کلمات عامیانه و اصطلاحات اهالى فارس در اشعار خود مهارت فراون داشت. نکته حائز اهمیت این است که او در اواخر عمر تولیت افتخارى آرامگاه جناب سعدى را پذیرفت و در بهسازی آن کوشش فراوان به خرج داد و پس از درگذشتش، در جوار این شاعر شیرین سخن آرام گرفت. با این حال، در عصر حاضر که رشد تکنولوژی همه امور را سرعت بخشیده گویا دستی نیست که بر مزار این شاعر نامدار دستمالی را از باب ادب و ارادت بکشد و گرد و غبار گذر ایام را از دامان قاب عکس و سنگ مزار او پاک کند.
شوریده در حالی غریبانه در جوار شیخ سخن آرام گرفته که هر روز بازدیدکنندگان بسیاری به آرامگاه سعدی می آیند و از پشت درهای بسته به چهار دیواری سرد و خاموش آرامگاه او نگاه می کنند و شاید فاتحه ای را برای شادی روحش نثار کنند. گرد و غبار فراوان به همراه چیدمان نامناسب قاب عکس و زندگینامه بر مزار او، خود گواهی بر این واقعیت است که در تمام این سال ها هیچ دغدغه ای حتی برای جانمایی مناسب این آثار در آرامگاه شوریده وجود نداشته و متولیان امر حتی این زحمت را به خود نداده اند که برای بهسازی و پاکسازی درب و دیوار مقبره این شاعر نامدار دستی بجنبانند.
غربت شوریده را وقتی بیشتر می توان دید که آثار سیاهی، گرد و خاک و کثیفی بجامانده از گذر ایام همچنان بر نرده های درب ورودی مقبره آرامگاهش خودنمایی می کند. امیدواریم متولیان امر برای رفع این نابسامانی ها و گشایش درب آرامگاه این شاعر نامدار اقدامی عاجل را در دستور کار قرار دهند و روزی را شاهد باشیم که بازدیدکنندگان و ارادتمندان این شاعر بزرگ هم بتوانند بر مزار او حضور داشته باشند، نه اینکه سر بر در بسته بگذارند و از دیدن آن همه گرد و غبار و نابسامانی، افسوس بخورند. باشد که چنین بشود... .








