نقدی بر حرکات نمایشی برخی نوازندگان موسیقی برای جلب توجه و جذب مخاطب/ از تمبک زدن با تار تا سنتور زدن با کمانچه
گفت وگوی " خبرجنوب " با دکتر علی رادمان استاد دانشگاه و پژوهشگر موسیقی

نیکنام خشنودی – خبرجنوب/ روند اجراهای موسیقی در چند سال اخیر، به مدد همه گیری کرونا، به اجراهایی در بستر فضای مجازی تبدیل شده یا بهتر بگویم، به این بستر پناه آورده است. هنرمندانِ به نامی در ژانرهای مختلف موسیقی در شیراز و استان فارس هم کنسرت های برخط و آنلاین برگزار کرده و بسیاری نیز به ارائۀ پروژه های جدیدشان در این بستر پرداخته اند.
اگر نگاه تحلیلی و حتی انتقادی را به سوی برخی از همین کارزارهای موسیقایی و فعال در این روزها برگردانیم با رفتارهایی تقریبا عجیب و حرکاتی نمایشی روی سازها مواجه می شویم، رفتارهایی که در نگاه نخست نوعی تکنیک در نوازندگی به نظر می رسد اما با نگاهی عمیق تر به ما می فهماند که به شاکله موسیقی و نوازندگی صدمه می زند.
از جمله این رفتارها تمبک زدن روی تار و سه تار، سنتور زدن با کمانچه، نوازندگی دو نفر روی یک ساز، بیرون آوردن صداهای عجیب و غریب از تمبک، جیغ کشیدن با ویولون ، یورتمه رفتن با ویولن سل و حرکات مشابه است.
در بسیاری از خیابان های شیراز و دیگر شهرهای بزرگ نیز شاهد هنرنمایی نوازندگانی هستیم که با قیچک یا کمانچه سنتور می زنند و با استفاده از مضراب های سنتور و سیم های کمانچه دو نفر صدای این ساز را در می آورند یکی مضراب می زند و دیگری کار انگشت گذاری را انجام می دهد.
دکتر علی رادمان استاد و پژوهشگر موسیقی در گفت و گو با خبرجنوب به نقد این رفتارها پرداخت و ابراز داشت: بسیاری از این رفتارها شوآف است، رفتارهایی که توسط برخی افراد روی صحنه می بینیم ، متاسفانه با این رفتارها مقداری از مقوله های محتوی محور فاصله گرفتیم، جذب مخاطب و مسایل مالی و اقتصاد روی محتوای موسیقی سایه افکنده است و مسیر را از جایی دیگر به پیش می برد.
این استاد دانشگاه در ادامه بیان داشت : این موضوع گاه یک شوآف و عنصری برای متعجب کردن مردم است، که حرکتی است که در سابق هم در کافه ها بصورت سوت و تشویق اضافی وسط قطعات موسیقی می شنیدیم، حتی آن سوت و تشویق هم تا حدودی قابل توجیه بود اما اکنون حرکاتی که برای جذب مخاطب و شگفتی مخاطبان انجام می شود کل موضوع موسیقی را به سمت و سوی دیگری هدایت کرده است. استفاده از رنگ های متفاوت صدا در سازها هم مطرح است که به آن technique Extended می گویند، (این اصطلاح به تکنیکها و شیوههای نوازندگی نوآورانه و غیرمتعارف در موسیقی اطلاق میشود که در آن از ظرفیتها و قابلیتهای بالقوهی یک ساز، فراتر از حد معمول استفاده میشود. این اصطلاح برای توصیف تکنیکِ غیرمعمول نواختن یک ساز موسیقایی استفاده میشود) این موضوع البته از مصادیق موسیقی علمی است و در موسیقی معاصر هم دیده شده است ، اما این حرکاتی که برخی نوازندگان در روی صحنه یا اجراهای مختلف انجام می دهند با این تکنیک نوازندگی هم قابل توجیه نیست.
دکتر رادمان در ادامه با تاکید بر اینکه ما باید این دو نگرش را از هم تفکیک کنیم و آدرس غلط ندهیم افزود: انجام حرکات نمایشی برای جذب مخاطب و متعجب کردن شنونده و بیننده اصولا با technique Extended تفاوت اساسی دارد. بسیاری مواقع آهنگساز یا نوازنده به دنبال کشف و شهودی است در قوه ساز یا قوه سونوریته است (صدادهی در موسیقی سونوریته گفته میشود) در مورد سونوریته در موسیقی باید گفت که هر کدام از نوازندههای ساز باید توانایی این را داشته باشند که صدای ساز خود را به بهترین شکل ایجاد کنند. ایجاد حرکات نمایشی با مفهوم سونوریته هم انطباق ندارد و قابل توجیه نیست و برخی به غلط این حرکات را سونوریته در موسیقی می پندارند. مدل های زیادی را می توانیم کنکاش کنیم و اجرا نماییم و به اصالت صدا در موسیقی هم آسیبی نرسد ولی همه این موارد با شوآف و حرکات نمایشی متفاوت است.
استاد و پژوهشگر موسیقی در در ادامه گفت و گو با خبرجنوب اضافه کرد: نه تنها در بخش بصری بلکه در تولید صدا هم این شوآف ها دیده می شود که شمار زیادی از خواننده های اواخر دهه 60 و 70 و 80 را به چالش کشید، این مجموعه کلنی هایی تشکیل داده اند و مشغول درو کردن ذهن مردم هستند ، هر چند در بین این افراد هم موسیقیدان خوب و موزیسین خوب وجود دارد اما این افراد پلتفرم ها را در اختیار دارند و ذائقه موسیقی جامعه را تغییر داده اند. کیفیت شنیداری بسیاری از مردم در جامعه ما افت کرده و کاهش یافته است، بسیاری از حساسیت ها روی کیفیت موسیقی از بین رفته و ذائقه شنیداری مردم تغییر کرده است. حتی اگر افرادی عنوان کنند که برای بازکردن دریچه هایی جدید و شاد کردن مردم این رفتارهای عجیب و حرکات نمایشی در موسیقی انجام می شود باز هم این قابل توجیه نیست ، کاری که می توانیم انجام دهیم این است که مردم از هنرمندان واقعی حمایت کنند، هنرمندانی که در همه این سال ها سعی کرده اند زیر بار فشارها کمر راست کنند و دوام بیاورند، جامعه باید به مسوولیت پذیری خود برای حمایت از هنرمندان واقعی عرصه موسیقی ادامه دهند ، هنرمندانی که در این کشتی توفان زده باید پارو بزنند تا موسیقی را به ساحل نجات برسانند. ما مقدار زیادی شنونده خوب هم داریم که موسیقی خوب را می شناسند و تشخیص می دهند و همین برای طیف بسیاری از موسیقیدانان مایه دلگرمی است.
علی رادمان در سال پنجاه و دو در تهران متولد شد. موسیقی را از اوان کودکی و قبل از دبستان نزد پدرش آغاز کرد و تئوري موسیقی، آشنايي با موسيقي ايران و مراحل مقدماتي نوازندگی پيانو را نزد او آموخت.
وی از سال ۷۶، به گروه موسيقي تهران و ارکستر موسیقی نو پیوست و کنسرت های متعددی را با این ارکستر، به عنوان نوازنده و رهبر اجرا کرد. رادمان از اواسط سال ۷۷ بعنوان استاد مدعو درگروه موسیقی دانشکده ی هنرهای زیباي دانشگاه تهران و سپس در دانشگاه سوره تهران، مشغول به تدريس شد. همچنين بعنوان رهبر و نوازنده، همكاري خود را با ارکستر مرکز پژوهش موسيقي معاصر دانشکده ی هنرهای زیبا آغاز كرد و كنسرت هاي پژوهشی متعددي را به اجرا رساند.
او در اکثر سی دی های انتشار یافته ی ارکستر موسیقی نو، به عنوان نوازنده، حضور فعال داشته و در چندین دوره ی جشنواره بین المللی موسیقی فجر، به عنوان پیانیست و رهبر ارکستر به اجرای برنامه پرداخته است.
از سال ۱۳۷۳ تاکنون، تجربیات گسترده ای را در زمينه ی آموزش عمومي و تخصصي موسيقي، در اختیار هنر جویان قرار داده است، که حاصل اين تجربیات، تألیف دو کتاب آموزشی است. او از سال ۲۰۰۴ تاکنون با چند فستیوال آهنگسازی از جمله Kiev، Utrecht و Brussels همکاری داشته و هم اکنون عضو انجمن آهنگسازان ایرانی موسیقی معاصر (ACIMC) است.
وی دارای درجه ی دکترا در رشته ی "Music-Composition" از دانشگاه "A.W.U" است. او در سال ۱۳۸۷ به عضویت هیئت علمی دانشگاه آزاد شیراز در آمد و از آن زمان تا کنون مدیر دپارتمان موسیقی این دانشگاه بوده و در سال ۱۳۸۹ در جرگه ی پژوهشگران برتر دانشگاه آزاد شیراز معرفی شد.