طرح های انتقال آب عامل توسعه یا تخریب محیط زیست

یک کارشناس ارشد زمین شناسی و فعال حوزه محیط زیست در استان فارس معتقد است که طرح انتقال آب از دریا نه تنها کمکی به توسعه نمی کند بلکه زمینه جولان دلالان آب و همچنین تحمیل هزینه های گزاف بر گُرده دولت و هدر رفت منابع مالی می شود، طرح هایی گران که معلوم نیست ذینفعان آن چه کسانی هستند.

طرح های انتقال آب عامل توسعه یا تخریب محیط زیست
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی تحلیلی خبر جنوب ، اکبر پورداج  با اشاره به وقوع بحران های آبی و فقیر شدن سفره های منابع آب زیرزمینی اظهار کرد: مطرح شدن طرح های انتقال آب از خلیج فارس و دریای عمان به استانهایی که با بحران کم آبی مواجهند شکل جدی به خود گرفته تا آنجا که این اقدام باعث واکنش جدی دغدغه مندان محیط زیستی شده است.
وی افزود: واکنش های فعالان زیست محیطی در استانهای مختلف کشور نشان می‌دهد که اجرایی شدن این طرح ها با اما و اگر‌هایی همراه شده است. 
این کارشناس ارشد حوزه زمین شناسی دانشگاه شیراز بیان داشت: به عقیده کارشناسان، طرح های انتقال آب از دریا باعث به هم ریختگی موازنه های اکولوژیک می‌شود و حتی هزینه های مالی زیادی را به دولت و مردم تحمیل و به هدر می‌دهد و در ادامه زمینه ای برای سودجویی دلالان آب فراهم می‌شود.
او با تاکید به نامگذاری شعار سال مقام معظم رهبری به نام "جهش تولید با مشارکت مردم "ابراز کرد: به واسطه تاکید مقام معظم رهبری نسبت به تولید گفتمان تحت عنوان "جهاد تبیین" لازم است به ابعاد مختلف شفاف سازی و تاثیر گفتمان در خلق سرمایه اجتماعی و تولید اعتماد اهتمام بیشتری داشته باشیم.
پور داج عنوان کرد: در گفتمان نوین موضوع اخلاق بعنوان عامل موثر بر تولید اعتماد در بین اجتماعات انسانی فراموش شده بود، به گونه ای که گاهی این عامل مورد استهزاء برخی قرار می گرفت اما هم اکنون این عامل در دُکترین حکمرانی وارد شده است. 
ارزش گذاری مشارکت اجتماعی اصلی ترین رکن پایداری و تاب آوری حکمرانی
این کارشناس ارشد زمین شناسی دانشگاه شیراز با بیان اینکه مشارکت اجتماعی مردم در هر موضوعی که بتواند آینده آنها و زیست بوم نسل های بعدی را بهبود ببخشد امری پسندیده تلقی می شود، تاکید کرد: یکی از اصلی ترین ارکان حکمرانی خوب و عامل نجات بخش چالش های امروز بشر ارزش گذاری بر همه جنبه های مشارکت اجتماعی است.
پورداج اذعان کرد: شاید بتوان گفت خمیر مایه توسعه مفاهیمی همچون اخلاق محیط زیستی، هوش محیط زیستی، اخلاق در کشاورزی، حساسیت نسبت به آب، تاثیر مرکب و غیره «اخلاق» است که می تواند انسان را از خودکامگی به سوی استقرار عدالت سوق دهد، که این اخلاق به هر شکلی و تحت عناوینی همچون اجماع هم پوش بشری تامین گردد دارای روح و تاثیر مثبتی است که می تواند انسان را به سمت انواع منافع آسان و گران بها سوق دهد.
 این کنشگر و فعال حوزه محیط زیست ، آب و خاک با ذکر این نکته که انحراف در خلق موضوع گفتمان پیچیدگی خاصی دارد که بیشتر تحت تاثیر خلاء شفافیت ایجاد می شود، تصریح کرد: گفتمان تبیین مانند شمشیری دو لبه است که در صورت انحراف می تواند اثر منفی خود را بصورتی نرم و منعطف و البته عمیق در کوتاه و یا دراز مدت بر جا گذارد.
هدف از اجرای پروژه «بهشت آباد» در چهارمحال و بختیاری چیست؟ / طرحی ...
 پورداج در بخش دیگری از سخنان خود به موضوع طرح های بزرگ انتقال آب از خلیج فارس پرداخت و گفت: در نزد متخصصان، طرح های عمرانی و یا زیر ساختی باید دارای ویژگی هایی باشد که بتوان آن طرح ها را از جنبه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، امنیتی و یا محیط زیستی آن هم در بازه کوتاه و یا دراز مدت توجیه نمود.
ذینفعان طرح های گران انتقال آب چه کسانی هستند؟
وی افزود: اینکه طرحی گران بدلیل قدرت مالی برگرفته از انفال و سرمایه ملی تحت عنوان کار جهادی و یا نجات آبی و یا هر عنوان دیگری اجرا می شود و در رسانه و زبان سیاسیون و برخی خواص تبلیغ می شود نشانه این نیست که آن طرح ناگزیر بهترین راه حل نیز بوده است.
این فعال حوزه سد سازی استان فارس با طرح چند پرسش، عنوان کرد: طرح های بزرگ انتقال آب چه تاثیر محیط زیستی در مبدا و مقصد خواهند داشت؟ ذینفعان موقت این طرح ها چه کسانی هستند و در این میان مردم چه منفعتی خواهند داشت؟ میزان دانش مردم از منافع و یا آثار منفی این طرح ها چقدر است؟
پورداج اظهار کرد: آیا این طرح ها در شرایط کنونی بهترین راه حل محسوب می شوند؟ تبلیغ شعار انتقال آب تحت هر عناوینی مانند رفع نگرانی های آب در شهرها چه تاثیر مخربی بر رشد هسته های جمعیتی و وابسته نمودن آنها به استفاده از گران ترین آب خواهد داشت؟
 او افزود: چه توجیه آینده پژوهی در این مورد ارائه شده است؟ هزینه های جاری و درازمدت طرح های انتقال آب چگونه تامین می شود و این طرح ها چه تاثیری بر اقتصاد کشور خواهد داشت؟
تخیل انتقال آب خزر به دریاچه ارومیه | پایگاه خبری تحلیلی انصاف نیوز
این کنشگر محیط زیستی با استناد به سخنان محققان برتر در حوزه آب متذکر شد: چرا موضوعاتی همچون تصفیه سازی فاضلاب کلانشهرها و انتقال آن به صنایع اولویت این شرکت ها نبوده است؟
چرا شرکتهای معدنی همچنان به دنبال شیرین سازی آب دریا با وجود ۱۰۰ میلیارد متر مکعب آبِ در دسترس هستند؟
 پورداج ابراز کرد: طبق آمارهایی که رسانه ای شده چرا با وجود حجم تقریبی ۳۵ میلیارد متر مکعبی تولید پساب شهری و درگیر بودن شهرهای شمالی و مرکزی با معضل پساب و هزینه های تحمیلی که بر بخش سلامت وارد ساخته و با وجود بیش از ۱۰۰ میلیارد متر مکعب آب در دسترس، شرکت های معدنی همچنان بدنبال شیرین سازی آب از دریا و انتقال آن به شهرها و آن هم با هزینه گزاف هستند؟
این فعال محیط زیستی استان فارس عنوان کرد: این انتقال که به گفته شرکت های صنعت معدن راه حل توسعه صنایع محسوب می شود، نمی تواند شدت ناشی از تداوم و یا توسعه اقدامات صنعتی و مشکلات زیستی مردم در مقصد را بیشتر از قبل به مخاطره بیندازد؟
پورداج تصریح کرد: آیا هزینه سلامت و مرگ تدریجی انسان ها بواسطه توسعه صنایع مادر در قلب شهرهای فلات مرکزی و هزینه های محیط زیستی مبدا و مقصد که بواسطه شیرین سازی و انتقال و توسعه صنایع و یا افزایش ظرفیت تولید ایجاد می شود در محاسبات توجیه اقتصادی و پیوست های اجتماعی و سلامت جوامع انسانی آورده شده است؟
ریشه ماجرای پرغصه انتقال آب در حکمرانی غلط
وی بیان کرد: موضوع انتقال آب در کشور قصه غمباری دارد که ریشه در حکمرانی معیوب آب و بدنبال آن امنیتی شدن مسئله آب شرب در مناطقی مانند سیستان و بلوچستان دارد. تحت تاثیر جو امنیتی و در شرایطی که موضوع حقابه هیرمند و هامون و مطالبه سیاسی آن مورد غفلت بوده و حکمرانی خوبی برای کنترل آبهای سطحی و نزولات جوی وجود نداشته و خشکسالی نیز رنج مردم سیستان و بلوچستان را تشدید نمود، مسائل کارشناسی به اجبار و به نفع برخی گروه ها به حاشیه رانده شد و موضوع چاه های ژرف و انتقال آب تحت عنوان کلی آب های غیر متعارف برجسته و در اسناد حقوقی وارد گردید.
این فعال محیط زیستی ادامه داد: با این روند موضوع غمبار چاه های ژرف و حمایت های غیر کارشناسی و منطبق بر توهم برخی سیاسیون مبنی بر وجود میلیاردها متر مکعب آب شیرین در زیرزمین بر سر زبان ها افتاد و بدعت های بعدی رقم خورد. البته بدلیل اهمیت آب شرب مردم شریف سیستان و بلوچستان موضوع انتقال آب توجیه امنیتی و ملی یافت که البته باید در مدیریت آن و جامعیت نگری در موضوع کشاورزی و تولید مشاغل کم آب بر در این بخش از سرزمین ایران محتاط بود.
پورداج ادامه داد: به راستی همزمانی انتقال آب به سیستان و کلان شهری مانند مشهد که تولید پساب شهری و صنعتی و بیمارستانی آن مرگ تدریجی محیط زیست و سلامت آن مردم را به خطر انداخته با چه دلیلی توجیه می گردد؟ وجود دریاچه پساب شهری یزد با موضوع انتقال آب صنایع چه تناسب مورد قبولی دارد؟ آیا بهتر نبود موضوع بازچرخانی پساب شهر مشهد و یزد و انتقال آن به صنایع بعنوان اولویت نخست در دستور کار قرار می گرفت؟ 
سونامی سرطان با فقدان صنعت تصفیه و بازچرخانی زباله
این فعال زیست محیطی فارس تصریح کرد: غلطیدن مردم عزیز گیلان و مازندران در پساب شهری و زباله هایی که جایی برای دفن آنها وجود ندارد و همسو شدن این موضوع با سونامی سرطان های گوارشی دلیلی جز فقدان صنعت تصفیه و بازچرخانی و بازیافت زباله داشته است؟
پورداج اضافه کرد: در چنین شرایطی کوبیدن بر طبل سدسازی و نابودی محیط زیست و جنگل های بسیار با ارزش هیرکانی خارج از اخلاق محیط زیستی و دور شدن از همه مولفه های حکمرانی خوب و نابودی منابع و منافع بین نسلی نیست؟ براستی ترویج تامین آب از طریق روش های نامتعارف همچون طرح های انتقال آب و یا حفر چاه های ژرف آن هم قبل از اصلاح الگوها، رفتارها، عادات و سبک زندگی منطبق بر بضاعت جغرافیایی چرخه مصرف می تواند اقدامات ما را از جنبه های اقتصادی و اصول تاب آوری تضمین نماید؟!
وی یادآور شد:طرح سد خراسان ۳ ، کسیلیان و دیگر طرح های انتقال معمولا تحت تاثیر ثروت عمومی و قدرت و نفوذ صنایع پر قدرت در یزد، سمنان و اصفهان رقم می خورد که هیچ یک پیوست محیط زیستی و مطالعات اجتماعی و مردمی ندارند و هم اکنون تحت تاثیر دعاوی حقوقی و و به پشتوانه نهادهای مردمی متوقف شده اند!
این کنشگر حوزه آب ، خاک و محیط زیست استان فارس ابراز تاسف کرد و گفت: دردناک تر اینکه تحت چنین شرایطی و در چهارچوب جهاد تبیین شعار زیبای " آب خلیج فارس را به زیارت می بریم" در برنامه تلوزیونی که به حمایت صنایع مس تشکیل گردیده است مطرح !! و با افتخار در برنامه کودکان نیز موضوع شیرین سازی و انتقال آب به فلات مرکزی پر آوازه می گردد!!! عیب کار و درد آور بودن این نوع تبیین مربوط به فقدان جامعیت و بینش اخلاقی آن است.
 پورداج اظهار کرد: جهاد تبیین باید دقیق، کامل، جامع، اخلاقی و منطبق بر حقایقی باشد که ما را به کاری مشغول و یا مجبور ساخته باشد. وی تاکید کرد: استفاده از هر نوع شعار اعتقادی بر طرح های عمرانی زمانی مطلوب است که قدم ها شفاف، عادلانه و به پشتوانه دانش فنی و آگاهی و مشارکت مردمی برداشته شده باشد و در این راه حقوفی ضایع نگردیده باشد و بهترین گزینه طراحی و اجرا شده باشد. این نشود که فردا مردم بگویند از دین نیز استفاده ابزاری می شود!
این فعال حوزه سد سازی در استان فارس ابراز کرد: چرا در جهاد تبیین بگونه ای شفاف راهکار اخذ هزینه درازمدت تامین آب انتقال پس از بهره برداری این طرح ها ارائه نمی شود؟ چرا در جهاد تبیین به چرایی و آسیب شناسی پرهیز از استفاده از ابزارها و راه حل های پیشگیرانه و نرم و تمرکز عامدانه و یا غافلانه بدنه اجرایی بر اقدام های درمان محور و سخت افزاری که خط مشی کشور بوده و هست پرداخته نمی شود؟
چرا در جهاد تبیین شفافیت به اوج‌ نمی رسد؟
 پورداج عنوان کرد:چرا موضوع صرفه جویی در مصرف و تغییر و یا اصلاح سبک زندگی مردم و تاثیر پیشگیرانه آن در حذف طرح های عمرانی بسیار گران که در نهایت بار اقتصادی آن بر گُرده محیط زیست، انفال و ثروت مردم و نسل آینده خواهد بود، تبیین نمی شود؟ چرا مردم ایران را در این انتقال آب شریک نمی سازند تا شفافیت و جهاد تبیین به اوج خود برسد؟ تحت این نوع مشارکت آگاهانه مردم و به قول رهبری مشارکت به معنای واقعی، باز هم این طرح ها توجیه خواهند شد؟ تصمیم مردم برای تغییر و یا اصلاح رفتار مصرفی خود در تقابل با این نوع طرح های گران چه خواهد بود؟
وی تصریح کرد: به راستی اگر یک دهم این هزینه انتقال را به مردم می‌دادند و یا مردم را سهامدار اقتصاد پایداری می ساختند تا آنها نیز مجبور به تغییر و یا اصلاح سبک زندگی خود شوند باز هم چنین طرح هایی از نگاه مردم، نجات بخش تلقی می گردید و اجرای آن را مطالبه می کردند؟
آخرین وضعیت طرح‌های انتقال آب - ایسنا
او بیان کرد: حکمرانی خوب دارای مولفه هایی همچون شفافیت، قانون مداری، آگاهی، مشارکت، عدالت، مسئولیت پذیری و پاسخگویی است که البته جهاد تبیین بعنوان بازوی اطلاع رسانی باید ضمن رعایت شفافیت و جامعیت در گفتمان در همه چهارچوب های حکمرانی خوب وارد شود و همواره دکترین اقدامات دولت نیز بر پایه اصل مهم پیشگیری مقدم بر درمان محکم گردد.
پورداج در خاتمه گفت: با چنین نگرشی جهاد تبیین نیز نیاز به بصیرت دارد و باید به هر دو روی سکه کارآمدی و ناکارآمدی، سود و زیان، جزء نگری و کلان نگری و ... بپردازد تا دامنه مشارکت، نفوذ و تاثیر مردمی آن و تولید ثروت و سرمایه اجتماعی مشمول جهش گردد که اگر این نباشد نقش تخریبی جهاد تبیین ما را به چالش های شدید تر و غیر قابل جبرانی دچار و سرمایه های مختلف مردمی را به هدر خواهد داد.
 گزارش از: آمنه سپهر