خطرات مرتبط با جنگ اسرائیل و حزب الله

جنگ اسرائیل و حزب الله خاورمیانه را می‌بلعد؟!

خطرات مرتبط با جنگ اسرائیل و حزب الله

خطرات مرتبط با جنگ اسرائیل و حزب الله یک سناریوی آخرالزمانی برای سیاستگذاران امریکایی است. وقتی موشک‌ها و راکت‌ها بر تل آویو شروع به اصابت می‌کنند و حزب الله لبنان با زرادخانه موشکی و راکتی خود شروع به حمله به اسرائیل می‌کند نتانیاهو تصمیم خواهد گرفت که بایدن را دوباره به طور علنی شرمنده سازد

پس از نه ماه حمله وحشیانه به غزه به نظر می‌رسد اسرائیل و حزب الله لبنان آماده تشدید یک جنگ گسترده‌تر هستند. در واقع، در حالی که اسرائیل عملیات سنگین در غزه را به مرحله پایانی می‌رساند تا تمرکز خود را معطوف جبهه لبنان سازد هر دو طرف در حال تکاپو هستند.

به گزارش نشنال اینترست، این واقعیت باید رهبران جهان را که با توجه به ظرفیت بالقوه آوارگی دسته جمعی همطراز با بحران پناهجویان در سال‌های ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ میلادی وحشت زده کند. اسرائیل و حزب الله لبنان از تاریخ ۸ اکتبر یک روز پس از حمله غافلگیرکننده حماس علیه اسرائیل با یکدیگر تبادل آتش داشته اند. به شکلی بحرانی به نظر می‌رسد که وضعیت خارج از ساختار بازدارندگی ایجاد شده پس از جنگ سال ۲۰۰۶ میلادی است. رهبران اسرائیل در اظهارات عمومی خود از بیان تهدید علیه لبنان خودداری نمی‌ورزند. "یوآو گالانت" وزیر دفاع اسرائیل تهدیدات پیشین اش مبنی بر آن که اسرائیل می‌تواند لبنان را به "عصر حجر" بازگرداند تکرار کرده است.

سخنان مقام‌های حزب الله نیز تفاوتی ندارد اگرچه به نظر می‌رسد که حزب الله و ایران تمایل کمتری برای آغاز یک جنگ تمام عیار دارند. با این وجود، "حسن نصرالله" رهبر حزب الله لبنان در تاریخ ۲۶ ژوئن عنوان کرد که جنگ آینده "بدون خط قرمز" خواهد بود. این سخنان به دنبال انتشار تصاویر گرفته شده توسط پهپاد حزب الله لبنان در حریم هوایی اسرائیل بود که توانایی آن گروه برای حمله به زیرساخت‌های حیاتی را نشان می‌داد.

جو بایدن  مقام‌های ارشد را عازم لبنان و اسرائیل کرد تا طرفین را از وارد شدن به جنگ تمام عیار باز دارند. با این وجود، این تلاش‌ها در حال شکست هستند. حزب الله کماکان توقف درگیری‌ها را منوط به برقراری آتش بس دائمی در غزه کرده است و نتانیاهو به تضعیف مذاکرات ادامه می‌دهد. مقام‌های امریکایی این پیام را به حزب الله ارسال کرده اند که امریکا در صورت بروز جنگ میان حزب الله و اسرائیل از اسرائیل حمایت خواهد کرد.

بزرگترین تهدید برای اسرائیل حزب الله است این واقعیت را رهبران هر دو طرف به خوبی  درک می‌کنند. حزب الله می‌خواهد قدرت و حمایت از فلسطین را در چارچوب ایدئولوژی مقاومت گسترده‌تر خود به نمایش بگذارد. این ایدئولوژی موتور محرکه تفکر حزب الله است بدن معنا که آن گروه نمی‌تواند در بحبوحه جنگ با اسرائیلی‌ها عقب نشینی کند.

در همین حال ایالات متحده ادعا می‌کند که از کاهش تنش حمایت می‌کند، اما کماکان از طریق حمایت بی قید و شرط از اسرائیل خود را در موضع تشدید کننده بحران قرار داده است. در این سناریو همه راه‌ها به درگیری منجر می‌شوند. اسرائیل به احتمال زیاد از قوه قهریه استفاده خواهد کرد تا تقریبا ۹۶ هزار شهروند اسرائیلی به شهر‌های شمالی اسرائیل بازگردند. در سناریویی که اسرائیل تلاش می‌کند با پایان دادن به تمام عملیات‌های بزرگ پس از حمله به رفح آتش بس نسبتا غیررسمی در غزه ایجاد کند و به حزب الله نشان می‌دهد که از پرتگاه دوری می‌کند احتمال موفقیت چنین استراتژی‌ای محدود است.

اسرائیل متعهد به آتش بس کامل و دائمی در غزه نخواهد شد و بعید است حماس از خواسته‌های خود یعنی عقب نشینی کامل اسرائیل و آتش بس دائمی منصرف شود. بدون توافق بعید است حزب الله به آتش بس یکجانبه با اسرائیل ادامه دهد. بایدن اثبات کرده که قادر نیست برای دستیابی به نتیجه‌ای که به جنگ پایان می‌دهد کاری انجام دهد آن هم عمدتا به دلیل اعتقاد ظاهری بایدن به این که واشنگتن باید هر خواسته اسرائیل را برآورده کند.

نتیجه چنین وضعیتی جنگ بین حزب الله و اسرائیل است جنگی که تقریبا به طور قطع پای امریکا نیز به آن کشانده خواهد شد. "بنیامین نتانیاهو" نخست وزیر اسرائیل استاد سیاست ایالات متحده است و مرتبا تصمیمات تصمیم گیرندگان واشنگتن را برای حمایت از جاه طلبی‌های خود دستکاری می‌کند. وقتی موشک‌ها و راکت‌ها بر تل آویو شروع به اصابت می‌کنند و حزب الله لبنان با زردخانه موشکی و راکتی خود شروع به حمله به اسرائیل می‌کند نتانیاهو تصمیم خواهد گرفت که بایدن را دوباره به طور علنی شرمنده سازد. نتانیاهو این استدلال را تکرار خواهد کرد: بایدن به اندازه کافی برای حمایت از دوست، متحد و شریک دموکراتیک خود در خاورمیانه تلاش نمی‌کند.

در آن صورت نخبگان سیاسی امریکا بایدن را وادار به حمایت از اسرائیل از طریق مداخله مستقیم ایالات متحده در جنگ خواهد کرد. مطمئنا آن لحظه زمانی نخواهد بود که واشنگن پس از حمایت کورکورانه از تل آویو نه بگوید. هنگامی که جنگنده‌های امریکایی بمباران را آغاز کنند خطر بروز یک جنگ منطقه‌ای گسترده‌تر به میزان قابل توجهی افزایش خواهد یافت و نیرو‌های امریکایی که در مناطق دورافتاده و ضعیف در سوریه، عراق و اردن مستقر هستند در معرض خطر قرار خواهند گرفت.

در چنین سناریویی دیگر مشکلات منطقه‌ای سلسله وار رخ خواهند داد. جابجایی جمعیت پیامد‌های فرامنطقه‌ای خواهد داشت و بحران‌های جاری عراق، سوریه و لبنان را تشدید می‌کند. این وضعیت در نهایت تعداد بی شماری از مردم را مجبور می‌کند که به اروپا یا دیگر کشور‌های منطقه‌ای فرار کنند. چنین نتیجه‌ای به موازات یا فراتر از بحران مهاجرت سال‌های ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ میلادی خواهد بود و در بحبوحه جنگ در اوکراین و رشد نیرو‌های راست افراطی مشکلی بزرگ برای اروپا ایجاد می‌کند.

منابع و توجه باید به سمت پرداختن به این مسائل معطوف شده و از حمایت یکپارچه، اما فرسوده از اوکراین دور شود. بدتر از آن این امر ایالات متحده را از تغییر استراتژیک بسیار مورد نیاز خود به سمت اقیانوس آرام و شرق آسیا جایی که چین مطمئنا از واشنگتن درگیر شده لذت می‌برد منحرف می‌کند. تاثیر منفی جنگ در لبنان بر اولویت‌های ایالات متحده در سراسر خاورمیانه تاثیرگذار خواهد بود. در نهایت آن که خطرات مرتبط با جنگ اسرائیل و حزب الله یک سناریوی آخرالزمانی برای سیاستگذاران امریکایی است.

اکنون باید روشن شود که ایالات متحده از حمله اسرائیل به لبنان حمایت نخواهد کرد. هر چیزی که کمتر از این رویکرد باشد واشنگتن را در طوفانی که خود ساخته شریک و درگیر می‌کند.