روزتان سرخ، مسیرتان سبز
یکی از مهم ترین ارگان های جهان، صلیب سرخ و حمایت های بشر دوستانه است. در ایران نیز یک روز به خصوص به فعالان و داوطلبان هلال احمر اختصاص داده شده است.

گفت و گوی «خبرجنوب» با 5 امدادگر هلال احمر فارس در خصوص حضور در بندر شهید رجایی، به مناسبت روز هلال احمر
روزتان سرخ، مسیرتان سبز
سهیلا رفیعی نژاد-«خبرجنوب»
«بشر دوستی، بی غرضی، استقلال، خدمت داوطلبانه، یگانگی و جهان شمولی»، این ها اصول بنیادین هفتگانه چارچوب اخلاقی، عملیاتی و سازمانی کار نهضت بین المللی صلیب سرخ و هلال احمر اعلام شده است. اصول یادشده در بطن رویکرد این نهضت در کمک به مردم نیازمند در جریان مخاصمات مسلحانه، بلایای طبیعی و دیگر شرایط اضطراری قرار دارد. در ایران بیش از دو میلیون داوطلب در جمعیت هلال احمر فعال اند و خدمات این افراد تاثیری مثبت بر زندگی هموطنان در شرایط سخت دارد. امدادگران داوطلب هلال احمر سالانه سختی های ماموریت های مختلفی را به جان می خرند و در عین حال برخی از حوادث سهمگین و سخت تر از بقیه است، که علاوه بر سختی جسم تاثیرات روحی زیادی هم بر آن ها وارد می کند. اما آن ها نه تنها در ماموریت بعدی هم حاضر می شوند، بلکه گاهی برای حضور و نجات جان هموطنان از هم سبقت می گیرند. حادثه بندر شهید رجایی یکی از ماموریت های سختی بود که بسیاری از امدادگران هلال احمر و آتش نشانان ایثارگونه و با شجاعت تمام در آن شرکت کردند، تا به داد هموطنان خود در استان هرمزگان برسند. در این خصوص یک تیم 5 نفره از هلال احمر فارس برای کمک و امدادرسانی به بندر شهید رجایی رفتند. خبرنگار«خبرجنوب» با آن ها که همه از شهرستان گراش بودند گفت و گو نموده که از نظر می گذرانیم.
*محمد شیروان امدادگر 35 ساله داوطلب هلال احمر:
وقتی قرار شد به بندر شهید رجایی برویم سختی کار را متوجه بودم، اما حس انسان دوستانه ای که در این فعالیت وجود دارد باعث شد مشتاقانه آماده رفتن شوم. اگر بخواهم از فضای آنجا بگویم، فقط دود بود و آتش و البته چشمان منتظر مردم... اگر چه به دلیل وجود گازهای سمی اجازه ورود به برخی ساختمان ها و سوله ها را به ما نمی دانند، چون به دلیل حرارت و گرمای زیاد احتمال ریزش بود و نمی خواستند فاجعه دیگری مانند پلاسکو رخ دهد. یکی از خاطراتی که از اعزام به بندر شهید رجایی دارم این است که یکی از ما 5 نفر، به دلیل عدم رضایت خانواده اش داشت مجبور به انصراف می شد، اما بالاخره در لحظات آخر آن ها راضی شدند به خاطر اینکه دوستمان اسم «کمک به مردم» را آورده بود. وقتی قرار شد ما 5 نفر برویم برخی می گفتند با توجه به خطرات احتمالی شما دیوانه اید، اما یکی از ما 5 نفر به آن ها گفت ما توفیق کمک داریم و بس!
یکی از اعضای تیم هم در حالی که به مراسم عروسی بستگان خود دعوت بود آمدن به بندر و کمک به همنوعان را ترجیح داد. خلاصه کار ما دواطلبان هلال احمر، نجات جان مردم و هموطنان مان است و در این خصوص از هیچ کوششی دریغ نمی کنیم.
*رضا متین امدادگر داوطلب هلال احمر43 ساله:
هدف من کمک به دیگران است و خوشحال می شوم گرهی از مشکلات مردم باز کنم. به همین دلیل به بندر شهید رجایی رفتیم تا مرهمی بر زخم های خانواده های افراد آسیب دیده باشیم.
تلخ بود، دیدن افرادی که پشت در نگران سرپرست شان هستند، گریه می کردند اما اجازه ورود هم نداشتند و کاری هم از دست شان برنمی آمد. شدت آتش خیلی زیاد بود و هنوز بوی افرادی که سوخته بودند در مشام ام است! ما بین آتش و دود بودیم و شدت حرارت به حدی بالا بود که در فاصله 400، 500 متری حادثه هم قیرها آب می شد و پایین می رفت.
دلمان می خواست به عنوان امدادگر بیشتر آنجا بمانیم اما بیشتر از دو روز اجازه ماندن در اسکله را ندادند چون از لحاظ آلودگی هوا و شدت دود خطرناک بود، بطوریکه هنوز هم بعد گذشت چند روز سوزش سینه را حس می کنم. در برخی نقاط حادثه هم فضا جوری بود که اگر به چیزی دست می زدیم، ممکن بود دوباره آتش شعله ور شود...
*محمدرضا مفرح دواطلب 43 ساله هلال احمر:
ماوریت سختی بود، هنوز چهره های مردمی که منتظر پیدا کردن جسد عزیزان شان بودند از جلو چشمانم دور نمی شود. از همان ورودی که آمدیم پدر، مادر و فرزندانی بودند که دنبال حتی یک تکه ای از جسد بستگان شان می گشتند، واقعا ناراحت کننده بود. در عین حال خوشحالم که امدادگر هستم و می توانم در چنین حوادثی برای هموطنانم مرهمی باشم. دلیل اینکه امدادگر شدم تصادف و فوت یکی از دوستانم 25 تا 26 سال پیش بود، که من هم به دلیل صدمه دیدن نتوانستم به او در آن حادثه کمک کنم. شغل خودم جوشکاری است و هر وقت نیاز به کمک باشد، آن را کنار می گذارم و سراغ امدادگری می روم.
*محمدعلی مفرح نجاتگر دواطلب هلال احمر40 ساله:
شغل خودم کار در ارتفاع است و پدر و مادرم می گویند هر جا خطرناک تر هست تو باید همانجا باشی .. به نوعی خانواده ام هم پذیرفته اند که هر وقت در حادثه ای نیاز به کمک باشد، باید بروم. در انفجار بندر شهید رجایی صحنه های دلخراشی را دیدیم و همه سعی مان برداشتن باری از دوش داغ دیدگان بود. وقتی بدن کاملا سوخته هموطن مان را می دیدیم دل آزرده می شدیم. دیدیم که نیمی از جسد فردی را زیر آور بیرون آوردند و نصف جسد را نتوانستند خارج کنند و همه اینها دلخراش بود. اما بطور کلی کار امدادگری از این لحاظ که برای نجات جان افراد روانه ماموریت می شوی بسیار مطلوب است و وقتی فردی را نجات می دهی و مصدومی را از یک فضای کاملا سخت و خطرناک به سلامت تحویل اورژانس می دهی همه اش خاطره است. امداد و نجات حوادث جاده ای با هلال احمر است و کارهای رسیدگی به امور درمانی با اورژانس است.
در عین حال از مردم خواستاریم هنگام رفتن به سفر و تفریح و از این قبیل نکات ایمنی را رعایت کنند تا جان آن ها به خطر نیفتد. بسیاری از ماموریت های مربوط به تصادفات ناشی از سرعت بالا و یا حواس پرتی راننده است و بی توجهی به نکات ایمنی می تواند مرگبار باشد.
*ابوالحسن رشیدی امدادگر دواطلب هلال احمر:
خود من در بندرعباس مشغول به کار هستم اما عضو تیم امداد و نجات هلال احمر گراش می باشم و به صورت دواطلب به عنوان نیروی واکنش سریع به همراه 4 نفر دیگر از همشهریانم به بندرشهید رجایی اعزام شدیم. هدفم همدردی با مردم بندرعباس و نهایت تلاش برای امداد و نجات بود و قصد داشتیم حداقل در چند روزی که بندر هستیم بچه های هرمزگان کمی استراحت کنند. ما سال گذشته هم در چنین روزهایی برای کمک در سیل به سیستان بلوچستان اعزام شدیم و امیدوارم سال دیگر برای چنین اتفاق هایی اعزام نشویم. در عین حال به مردم توصیه می کنم دوره کمک های اولیه را ببینند که اگر کوچک ترین اتفاقی برای خود و یا خانواده شان بیفتد بتوانند تا رسیدن نیروهای امدادی و اورژانس از اتفاقات ناگوار پیشگیری نمایند.