علیرضا بیرانوند در مسیر سقوط
بحث نخنمای «بهترین نسل فوتبال ایران» را کنار بگذارید. این روزها گلر همین عصر فوقالذکر، فقط دور مدار ادعاهایش میگردد و چیزی جز حاشیه برای عرضه کردن ندارد. اصلا سوال اینجاست علیرضا بیرانوند آنقدر که خودش میگوید و رسانهها میگفتند، دروازهبان خوبی هست؟
چهارشنبه شب تراکتور در دیداری تشریفاتی برابر تیم پنجم لیگ قطر به تساوی ۳-۳ رسید. برد و باخت در آن دیدار تاثیری روی صعود تیم تبریزی از گروهش در سطح دوم لیگ قهرمانان نداشت، اما کلکسیونی از اشتباهات فردی در خط دفاعی و درون دروازه سبب شد تا یک بار دیگر نگاهها به این سمت و سو کشیده شود که آیا واقعا کسی مثل علیرضا بیرانوند میتواند ادعا کند جزئی از بهترین نسل تاریخ فوتبال ایران است و این داعیه را علاوه بر به زبان راندن، در زمین هم نشان دهد؟ اکنون آمار بیرو در سه بازی اخیری که به میدان رفته و همگی هم بینالمللی بودند، ۷ گل خورده را نشان میدهد. آن هم برابر رقبای نه چندان سطح بالایی مثل کره شمالی، قرقیزستان و الوکره قطر. این احوالات بازیکنی است که امسال برای دومین تابستان متوالی به قراردادش با باشگاه پرسپولیس پشت کرد و اینبار دیگر شهر بههم نریخت، چون خود قرمزهای پایتخت دنبالهرو جدایی وی از این تیم شدند. نه اینکه این اتفاقات روحیه بیرانوند را بههم ریخته باشد، چرا که او مدام سعی در القای این موضوع دارد که خداوندگار اعتماد به نفس است و البته ارکان فدراسیون هم به شکل عجیبی از او در این پرونده حمایت کردند. نکته اینجاست که او بالاتر از تواناییها و دستاوردهایش ستایش شده وگرنه شاید چیزی بیشتر از یک گلر معمولی رو به بالا نیست.
به بازیهای بیرو در همین یک سال و نیم اخیر توجه کنید؛ آخرین بار چه زمانی را به یاد دارید که او در پرسپولیس، تیم ملی و همین تراکتور ناجی تیمش شده باشد؟ سالهاست از مهار پنالتی کریس رونالدو و سیو لحظات آخری برابر ژاوی میگذرد، اما آیا او باید همچنان نان آن دو، سه صحنه شاخص در دوران بازیاش را بخورد؟ اگر بازیهای فصل قبل پرسپولیس را مرور کنید، بیطرفانه باید گفت بیرو کمرنگترین نقش ممکن در قهرمانی را داشت و خیلی مواقع تبدیل به پاشنه آشیل تیمش شده بود. همین اتفاق در تیم ملی هم رخ داد و به جز جدال برابر هنگکنگ بینام و نشان، او کلینشیتی در خلال جام ملتهای آسیا ثبت نکرد. اوضاع و احوال این روزهای آقای شماره یک هم که نیازی به بازگویی ندارد و او دیگر همان مزیت نسبی گل بد نخوردن را هم از دست داده. زمانی بود که سیستم دفاعی و مستحکم ساخته دست کارلوس کیروش در تیم ملی حیات داشت و پرسپولیس برانکو هم به کمتر رقیبی باج میداد و همین شد ثبت آمار بالای کلینشیت؛ با احترام، اگر قرار بود بیرو در زمان زوج بنگر-نورمحمدی درون دروازه پرسپولیس بایستد چه اتفاقی رخ میداد؟ کما اینکه نمونه زنده آن را در تیم ملی امیر قلعهنویی شاهد هستیم! بیرانوند این روزها دروازهبانی است که به اندازه یک گلر اروپایی از تراکتور پول میگیرد، به میزان یک فوق ستاره در رسانهها و فضای مجازی مورد تایید است و در حد یک بازیکن قهرمان جهان ادعا دارد، اما وقتی سطح واقعی او مشخص شد که حتی توانایی تاب آوردن در لیگهای درجه سوم و چهارم اروپا را هم نداشت!