دکتر طالب بیدختی در میزگرد روزنامه خبر جنوب: تا آموزش و ترویج نباشد، به مصرف بهینه آب نمی رسیم
بخش دوم گفت و گو با دکتر طالب بیدختی
مسألهی گرم شدن کرهی زمین، در حال حاضر جزو اصلیترین مسائل پیش روی تمام کشورهای جهان است. خصوصن از تابستان 2022 که با همهی تمهیداتی که از سال 1997 در پیمان کیوتو اندیشیده شد و سپستر در توافق پاریس در مورد آن بحث و بررسی صورت گرفت، مشکلات فزاینده و رو به گسترشی را در مورد شرایط مطلوب زیست در جهان شاهد هستیم که مهمترین آن هم آب است. در این زمینه دانشگاه په کاری انجام داده؟
دکتر طالب بیدختی: مسألهی گرم شدن زمین همانطور که گفتید یکی از ابرچالشهای مسألهی محیط زیست جهانی است. با اینکه برخی از سیاستمداران جهان هنوز وجود این چالش و معضل را قبول ندارند، اما تمام مستندات و مدارک علمی این موضوع را به عنوان یک واقعیت نشان میدهند. و تمام اینها هم بهخاطر فعالیتهای صنعتی انسانی بدون توجه به محیط زیست بوده است که باعث شدیم کرهی زمین چیزی حدود یک و نیم درجه (به صورت میانگین) گرمتر شود و افزایش دما هم باعث ایجاد معضلات دیگر چون تغییر اقلیم و تغییر پوشش گیاهی، تغییرات جنگلی و کشاورزی و مراتع و دامداریها شود و بعد از آن مسائل دیگر زنجیروار ایجاد میشوند مثل مهاجرت و جابهجاییهای سکونتگاهی و حتا کشاورزی. بهخصوص اینکه برخی از کشورها بر اساس بررسیهای علمی، بیشتر از دیگر کشورها باعث و بانی گرم شدن کره زمین شدهاند اما عواقب این مشکل، گردنگیر تمام کشورهای جهان شده. بعد هم بحث عدالت پیش میآید یا به زبان دیگر بحث اخلاق جهانی و روی این نکته دست میگذارد که هر کشوری سهم بیشتری در این وضعیت دارد، باید هزینهی بیشتری جهت برگشت به وضعیت متعادلکننده بدهد.
بر اساس مطالعات اخیر خیلی از کشورها توانستهاند با مدیریت صحیح منابع و کم کردن آلایندهها و گازهای گلخانهای با تکنولوژیهای مدرن گامهای خوبی بردارند. چین توانسته حدود 40 درصد از گازهای گلخانهای خود را کم کند و استرالیا هم تقریبن به همین مقدار قدمهای مؤثری برداشته.
دکتر طالب بیدختی: بله البته در چند دههی اخیر، بیشتر از همه چین و هند در گرم شدن زمین نقش بازی کردهاند. و همانطوری هم که گفتید، چین در حال کم کردن اثرات سوء خود بر معضلات است و دارد خوب عمل میکند. در زمینهی ساخت اتومبیلهای الکتریکی هم پیشرفتهای قابل توجهی دارد.
بحث را بیاوریم به داخل کشور و از همین مدخل وارد معضل ناترازی انرژی در ایران بشویم.
دکتر طالب بیدختی: در مورد ناترازی انرژی ایران ما جلسات و سمینارهای مختلفی برگزار کرده و یا در حال برگزاری هستیم. یکی از موارد مهم مسألهی سرمایهگذاری بخش خصوصی است که بایستی به طور جدی پیگیری صورت بگیرد. غیر از بحث برداشت منابع نفتی و گازی که جزو کشورهای تراز اول دنیا محسوب میشویم، باید بتوانیم با سرمایهگذاریهای بخش خصوصی هم هزینهها را کاهش دهیم هم بتوانیم با مدرن کردن تأسیسات و کارخانهها و... در راه کم کردن گازهای گلخانهای قدم برداریم.
چند روز گذشته ما یکی از مهندسان بزرگ و استوانههای اصلی در زمینهی آبخوانداری و استفادهی بهینه از منابع آب بودند را از دست دادیم و همینجا گرامی میداریم یاد و نام دکتر آهنگ کوثر را. طرحهای جامعی که ایشان ارائه دادند، مثلن در دشت گراوایگان فسا و مناطق دیگر در شهرستان ممسنی و...که از ایشان به یادگار مانده. تأکید دکتر کوثر هم این بود که بهجای فشار آوردن به بخش کشاورزی، فشار بیاوریم برای سد سازیهای بی رویه، و حتا استفادهی تنش زا از منابع آب زیرزمینی، بیاییم و برگردیم به دوران قنات به دوران آبخوانداری، برگردیم به دوران تغذیهی سفرههای آب زیرزمینی، و... سوالم این است که آیا مطالعاتی انجام شده که با این حجم جمعیت شهری و با رشد شهرنشینی آیا اگر برگردیم به این دوران پاسخگوی تامین آب خواهد بود؟
دکتر طالب بیدختی: ممنونم که یاد کردید از دکتر آهنگ کوثر. استاد پیشکسوت ما. خدمات ایشان در زمینهی آب ایران هیچگاه از یاد نمیرود. اما همانطور که قبلن هم گفتم ما یک طیفی داریم از محیط زیست و اقتصاد بازار، که توسعه پایدار، و تاب آوری و آمایش سرزمین در بخش میانه و متعادل آن قرار میگیرند، اقای دکتر کوثر سمت و سوی شان به جهت محیط زیست صرف بود که باید با توجه به بحث ابخوانداری و آبخیزداری و روشوهای سنتی استحصال آب می توانیم مشکلات آب و مشکلات غذا و حفاظت محیط زیست را در کشور انجام دهیم. من شخصن بیش از سه سال رییس انجمن آبخیزداری ایران بودم. سالهای زیادی سردبیر نشریه ی آبخیزداری ایران بودم و همچنان هم عضو هیأت تحریریه ی این نشریه هستم. کتابی هم نوشتیم که کتاب سال شده و در ارتباط با حفظ منابع آب از طریق آبخیزداری است. بنابراین من هم دوستدار و حامی آبخیزداری هستم و باید روش هایی را به کار بگیریم که باعث حفاظت از آب و خاک شود.
چه در آبخیزداری شهری و چه در بحث کشاورزی، معدن و صنعت و... ولی سوال اینجاست که آیا آبخیزداری و آبخوانداری به تنهایی می تواند یک کشور با جمعیت نزدیک به 90 میلیون نفر را تامین کند؟ چه در شهرها و چه برای کشاورزی و صعنت و معدن. خصو.صن که ما شهرهای بزرگی مثل تهران و مشهد و شیراز و اصفهان و تبریز داریم که کلان شهر محسوب می شوند ، آیا جوابگوست؟ یا اصلن چه درصدی جوابگوست؟ بخصوص که بارندگی های ما در اکثر مناطق بجای ایجاد و تغذیه ی سفره های آب زیرزمینی، متاسفانه تبدیل به روان اب و سیلاب می شوند و هدر می روند. از نظر من به عنوان یک متخصص، با آبخیزداری و آبخوانداری بیشتر از بیست درصد جوابگوی نیاز به آب کشور نخواهد بود. صددرصد که باید ابخوانداری و ابخیزداری در اولویت قرار بگیرد اما در حال حاضر بایستی که مابقی هشتاد درصد نیاز را از جاهای دیگر تامین کنیم. ما در کشور حدود 50 هزار رشته قنات داشتیم. قنات هم از شاهکارهای ایرانیان در زمینه ی حفظ و برداشت درست از منابع آب در جهان است. ما در ایران بجز قنات، روشهای بسیار دیگری در زمینه ی استحصال آب داریم، آب بندان، آب انبار، هوتک و... کتابی هم به زبان انگلیسی در این زمینه نوشتیم با کمک دوستان . شخصن هم عضو هیأت موسس انجمن روش های سنتی استحصال آب هستم که بسیار در این زمینه نوشتیم و برای حفظ این روش های ارزشمند تلاش کرده ایم. حتا از شیوه های نوین گندزدایی یا اب شیرین کن ها باید استفاده کنیم در کنار روش های سنتی و تاریخی مان که میراث ایران و فرهنگ و علم ایرانی ست. حتا می تواند باعث تقویت صنعت توریسم شود. اما این نکته هم مهم است که مثلن در شهر دومیلیون نفره ی شیراز که در سده های گذشته از قنات استفاده میکرده، آیا هنوز جوابگوست؟ جواب خیر است. در هیچ جای دنیا شهری نیست که بالادست آن شهر، سدی بنا نشده باشد. به هر حال باید پاسخگوی نیازهای مردم بود در هر منطقه ای که باشند.
در مورد انتقال آب از خلیج فارس برای استان فارس و حتا در مورد ساختن دریاچه در کویر مرکزی ایران چه نظری دارید؟
دکتر طالب بیدختی: بله این بحث هم مدتی است مطرح شده که بوسیله ی آب شیرین کن از خلیج فارس یا از دریای عمان برای فارس و مناطق جنوبی ایران آب را تأمین کنیم. باز هم از نظر من باید به نگاه و راهکاری میانه رسید. هر دو سوی موافق و مخالف این طیف بجز قائل شدن به راه میانه، راهکار دیگری ندارند تا هم بهره وری افزایش پیدا کند و هم به محیط زیست آسیب کمتری برسد و هم تأمین اب جمعیت شهرهای میلیونی به مخاطره نیفتد.
پس برای این ناترازی آب و مسائل مربوط به آن راهکار چیست آقای دکتر؟
دکتر طالب بیدختی: این سوال خوبی ست. همه ی دنیا به این نتیجه رسیده اند که اولین اقدام افزایش بهره وری آب در کشاورزی ست. یعنی محصولاتی و گونه هایی برای کشاورزی استفاده کنیم که هم تولید ثروت بیشتری داشته باشد و هم آب کمتری بخواهد. مثل زعفران، مثل پسته و... حتا اگر وارد مبحث تلفات محصو.لات کشاورزی شویم که حدود سی درصد است، بسیار راهکار و ایده و طرح وجود دارد که بایستی اجرایی شوند. از این سی درصد تلف شده گی اگر ده درصد را کم کنیم، بسیاری از مشکلات و معضلات آبی از بین می رود. در شبکه ی آب شهری هم بیست سی درصد تلفات آبی داریم.درست است که بخشی از آب تلف شده ی شهری به سفره آب زیرزمینی برمیگردد ولی همچنان در این زمینه می شود کار کرد و نتایج بهتری گرفت. ببینید اینها همه هزینه هستند. آب را می گیریم، پمپاژ می کنیم به تصفیه خانه ها، چند مرحله تصفیه می کنیم، دوباره پمپاژ می کنیم به مخازن و بعد وارد لوله ها برای توزیع می شوند و بعد سی درصد تلفات یعنی تلف شدن همان منابع انرژی در کنار منابع آب. پس بهره وری چه در بخش کشاورزی و چه در بخش انتقال آب شهری باید بالا برود. در خیلی از جاهای دنیا مشوق هایی داده شده برای تغییر الگوی مصرف و بهینه تر شدن هر چه بیشتر این مصرف بی رویه که عادت شده بودند. بجز مشوق دادن، آموزش دادن و ترویج کردن هم مساله ی بسیار مهم یست که من روی آن تاکید زیادی دارم.
ما در حوزه ی مصرف شهری بر اساس آمارها و بیلان ها، حدود شش تا هفت درصد مصرف داریم و مابقی مصرف آب برای کشاورزی و باغداری استفاده می شود. سوال اینجاست که مبحث آموزش و ترویج و تشویقی در بهینه سازی مصرف اب در شهرها ایا اینقدرها اهمیت دارد؟ یعنی بهینه سازی مصرف آب شهری اگر ده درصد باشد، نهایتن مصرف آب بجای 7 درصد به 6 درصد می رسد ولی همین ده درصد مصرف بهینه در حوزه ی کشاورزی و باغداری، تقریبن دو برابر کل مصرف آب شهری ست. یا در مورد اصلاح الگوی کشت در بخش کشاورزی که قرار بود اتفاق بیفتد ولی اجرایی نشد و هنوز هم مصرف بی رویه و کشت های با مصرف بالای آب را شاهد هستیم.
به عنوان مثال در تابستان و اوج ناترازی آب، کشت ذرت که بیشترین مصرف آب را دارد در دشتهای مرودشت و فسا و کل مناطق مرکزی استان انجام می شود. یا برنج در شالیزارهای استان فارس که بسیار مصرف آب بالایی دارد. سازمان آب هشدار می دهد که نکارید یا کشت جایگزین مثل کلزا داشته باشید، ولی بخاطر مساله ی اقتصادی همچنان برنج کاری می شود. آن مشوق هایی که اشاره کردید، انگار آنقدر جوابگو نیست که کشاورز برنج را رها کند و کلزا بکارد. ذرت را رها کند و محصول جایگزی بکارد. نظر شما چیست؟
دکتر طالب بیدختی: من همچنان نظرم این است که در بخش صنعت، در بخش آب شرب و بهداشت تا آموزش و ترویج نباشد، به مصرف بهینه اب نخواهیم رسید، یا به این زودی نخواهیم رسید. در بحث الگوی کشت که سوال کردید، خیلی کار شده، توسط دوستان ما در دانشکده ی کشاورزی و آب خیلی طرح ها داده شده و تا پای اجرا هم رفته اما جوابگو نبوده. در اتاق بازرگانی هم جلسات متعددی داشتیم اما در عمل پیاده نشد. دلایل بسیاری هست، یک دلیل و دو دلیل نیست. بحث سیاست های کلان کشوری باعث می شود که پژوهش ها و طرح های مثمر ثمر، ضمانت اجرایی پیدا نکنند. بحث قیمت هم یکی دیگر از مسائل مهم است. قیمت اب و قیمت انرژی در ایران. اینکه چگونه اصلاح شود با توجه به وضعیت ناتراز اقتصادی مردم و درآمدهای پایین، کمی پیچیده است. کشاورز گناهی ندارد، دنبال درآمد بیشتر برای خود و خانواده است، نمی شود فشار آورد و مانع ایجاد کرد.
یک موضوعی که اشاره کردید و سریع از آن گذشتیم، بحث تغییر اقلیم در فارس است. در این زمینه چه راهکارهایی اندیشیده شده؟
دکتر طالب بیدختی: ممنونم که برگشتید به این مبحث. بحث تغییر اقلیم بسیار بسیار اهمیت دارد. یکی از معضلات اولیه ای که تغییر اقلیم ایجاد می کند خشکسالی های زیاد و سیلابهای مخرب است. هر دو پی آمد تغییر اقلیمند. خشکسالی به گونه ای مساله زاست و سیلاب به گونه ای دیگر. در این زمینه بسیار کار شده، از جنبه ی علمی و پژوهشی چیزی کم نداریم، ولی بحث اصلی و مشکل اصلی ناهمسازی و ناهمترازی کارکرد و دستگاههای اجرایی با هم است. ناهمخوانی سیاست های کلان در کنار مافیای آب و بعد یک دست نبودن مثلن وزارت نیرو با سازمان آب و بعد هم تفاوت و اختلاف نظر با سیستم دانشگاهی، همه ی اینها دست به دست هم داده و زنجیروار به هم پیوسته تا مشکلات همچنان سر جای خودشان بمانند و حتا هر سال بدتر هم بشوند. چنانکه شاهد هستیم در این سالها.
میزبان ها: شجاع انوری،نیکنام خشنودی