امیرکبیر و تداوم اندیشه‌های صدارت سه‌ساله

به مناسبت سالروز شهادت میرزا تقی خان امیرکبیر

امیرکبیر و تداوم اندیشه‌های صدارت سه‌ساله
تأسیس دارالفنون و ایجاد مدارس به سبک جدید بسیاری از افراد سنت‌گرا را نگران کرده بود

یک پژوهشگر تاریخ گفت: اثرات وجودی امیرکبیر چنین نبود که با قتل او به پایان رسیده باشد.

عبدالمهدی رجایی با اشاره به خدمات میرزا تقی خان امیرکبیر در ایران و تداوم اندیشه اصلاحیِ او، گفت: زمانی که امیرکبیر به صدراعظمی ایران منصوب شد سیستم حکومت‌داری و نظام اداری و مالی ایران بسیار کهنه و فرسوده بود، چون دوره فتحعلی شاه که با جنگ‌های ایران و روس آمیخته بود به‌تازگی به پایان رسیده بود و شاید این فرصت وجود نداشت که نظام اداری بازسازی شود. در دوره ۱۰ ساله محمدشاه نیز اقدام خاصی صورت نگرفت، چراکه صدراعظم او «حاج میرزا آقاسی» کسی نبود که دنیای جدید را بشناسد. اما برعکس، میرزا تقی خان امیرکبیر نگاه خاصی به دنیای جدید داشت، یعنی او در دوره‌ای که قرارداد مرزی با عثمانی منعقد شد در عثمانی بسر می‌بُرد و در آن زمان دولت عثمانی یکسری اقدامات اصلاحاتی از جهت نظام اداری و مالی را انجام داده و جلوتر از ایران بود، البته شاید دلیل آن نزدیکی عثمانی به اروپا ازنظر جغرافیایی بود. امیرکبیر نیز این پشتوانه را داشت و وقتی به مقام صدراعظمی ایران منصوب شد و امور را به دست گرفت لازم دید که اصلاحاتی را در کشور انجام دهد.

او ادامه داد: از جمله اقدامات اصلاحیِ میرزا تقی خان امیرکبیر این بود که در کشور انضباط مالی ایجاد کرده و بودجه اندک کشور را به روش صحیح خرج کند و این مسئله، مستلزم این بود که پولی که بسیاری از شاهزادگان و درباریان به‌طور ماهانه و بدون هیچ‌گونه فعالیت خاصی دریافت می‌کردند را قطع کند که همین کار را هم انجام داد و باعث شد که صف زیادی از دشمنان برای او ایجاد شود و بااینکه خواهر ناصرالدین‌شاه را به همسری گرفته بود، اما این موضوع نیز باعث نشد که بسیاری از درباریان و حتی مهدعلیا مادر ناصرالدین‌شاه مخالف او نباشند. از سوی دیگر امیرکبیر بحث آبله‌کوبی را برای جلوگیری از ابتلا به بیماری آبله در ایران مرسوم کرد که با مخالفت‌هایی از سوی طبقه سنتی جامعه مواجه شد؛ ضمن اینکه دولت انگلیس نیز اصلاحات امیرکبیر را به نفع خود نمی‌دانست و ازاین‌رو مخالفت با او را شروع کرد. تأسیس دارالفنون و ایجاد مدارس به سبک جدید نیز بسیاری از افراد سنت‌گرا را نگران کرده بود و تصور می‌کردند که علوم جدید موجب تضعیف ایمان مسلمانان می‌شود.

این پژوهشگر تاریخ با اشاره عزل امیرکبیر از صدارت و قتل او، توضیح داد: همه این مباحث دست‌به‌دست هم داد و امیرکبیر بعد از ۳ سال از ادامه کار و به سرانجام رساندن اقدامات اصلاحیِ خود ناتوان شد و به‌نوعی مخالفان نیز بر ناصرالدین‌شاه تأثیر گذاشتند تا آنجا که امیرکبیر مغضوب شاه شد و ناصرالدین شاه او را از صدراعظمی عزل کرد و بعد از مدتی نیز دستور قتل او را صادر کرد؛ اما نکته‌ای که وجود دارد این است که در تمام دوران حکومت ناصرالدین‌شاه یک تفکر همیشه وجود داشت و این بود که اگر امیرکبیر زنده بود وضعیت کشور بهتر و به سر و سامان‌تر می‌شد، حتی «میرزا حسین‌خان سپهسالار» که چند دوره بعد به صدرات اعظمی ناصرالدین شاه منصوب شد و اتفاقاً او نیز حدود ۳ سال صدراعظم ایران بود خود را پیرو و ادامه‌دهنده راه امیرکبیر می‌دانست و اصلاحاتی را در کشور شروع کرد که متأسفانه ناموفق بود.

رجایی تأکید کرد: نکته مهم این است که اثرات وجودی امیرکبیر این‌طور نبود که با قتل او به‌طور کامل به پایان رسیده باشد، بلکه مدرسه دارالفنون که امیرکبیر برپا کرد فارغ‌التحصیلان بزرگی داشته که منشأ آثار و خدمات بسیاری در کشور شدند. همچنین روزنامه‌ای که میرزا تقی‌خان امیرکبیر با عنوان «وقایع اتفاقیه» برپا کرد عاملی بود تا مردم ایران با روزنامه و روزنامه‌نگاری آشنا شدند و اگرچه نام آن بعد از ۱۰ سال به نام «دولت علیه ایران» تغییر کرد، ولی همچنان عاملی بود برای اینکه خط روزنامه‌نگاری در ایران ادامه پیدا کند که تا به امروز نیز ادامه دارد؛ یعنی ما هیچ دوره دیگری را نداشتیم که روزنامه دولتی چاپ نشود و همه این‌ها از امیرکبیر شروع شد که نشان می‌دهد اندیشه او و اصلاحاتی که انجام داد به‌طورکامل نابود نشد.