درباره استاد مرتضی حنانه + موسیقی
![درباره استاد مرتضی حنانه + موسیقی](https://khabarjonoub.com/uploads/images/202407/image_694x532_6682e3efe3023.jpg)
شجاع انوری- سرویس فرهنگ و هنر «خبر جنوب»/ آهنگسازی در محدودهی موسیقی سنتی ایران، در تاریخِ یکصد و بیست سالهی ثبت شدهی خود، دورههای متمایز از یکدیگر را تجربه کرده است. آهنگسازان در آغاز، پیوستهگیِ مطلق به سنت داشتهاند؛ اما به مرور زمان، از این پیوستهگی کاستهاند. البته منظور از این متن، پیوستهگیست و نه وابستهگی. زیرا آهنگسازانِ سنتی و حتا بسیاری از آنان که پیشرو و نوآور به شمار میآیند، از نظر محتوایی همیشه وابسته به موسیقیِ دستگاهی باقی ماندهاند. آنچه دوره به دوره کاهش یافته، پیروی بیچون و چرا از الگوها و دستورالعملهای سنتی است. خطِ سیرِ این تحول در سالهای پیش از انقلاب، به جایی رسید که کمابیش مرزِ میانِ موسیقیدانانِ سنتی و نوآور را کم رنگتر میساخت. سنتیها میکوشیدند، خط و مسیرِ موسیقیِ نوآورانه را فراگیرند و نوآوران و آشنایان با موسیقی بینالمللی نیز، به یاری آهنگسازان سنتی میآمدند و ترانههای ساده اما زیبای آنها را برای ارکسترهای بزرگ تنظیم میکردند.
نخستین نمونههای اینگونه تنظیمها را شاید بتوان در کارهای استاد فقید روحالله خالقی و شادروان استاد جواد معروفی، یافت که از جمله به ترانههای سادهی عارف و شیدا جاذبهای ماندنی بخشیدهاند.
اما در دهههای ۴۰ و ۵۰ خورشیدی، آهنگساز دیگری و البته با شیوه و روشی متفاوت، همین راه را دنبال کرد. زندهیاد استاد مرتضا حنانه علاوه بر پرداختن به آهنگسازی، ترانههای شهری و روستایی را به یاری دانش و احساسِ نغمهپردازانهی خود نیز، برای ارکسترهای بزرگ تنظیم کرده است. پرداختن به «مرتضا حنانه» به سببِ کوششهایی که او در نوسازی موسیقی سنتی به طور عام به کار زده است، بسیار مفید و لازم است.
زندهنام «مرتضا حنانه» در سالِ ۱۳۰۱ خورشیدی در تهران در خانوادهای اهلِ اندیشه و هنر زاده شد. پدرش «مهندس حنانه»، مدرسهی ثروت را بنیاد کرده و جدِ پدریاش از خاندانِ «امیر چوپانی» سالها سفیرِ ایران در روسیهی تزاری بوده است. او در سالِ ۱۳۱۴ و در سیزده سالگی به پیشنهاد پدر، فراگیری موسیقی را در هنرستانِ عالی موسیقی آغاز کرد و به توصیهی گروه گزینش، ساز بادی «هورن» را بهعنوانِ سازِ اول برای خود برگزید و چند سالِ بعد نزدِ «پرویز محمود» موسیقیدانِ معروف، اصولِ آهنگسازی را خواند.
او در سالِ ۱۳۳۲ خورشیدی پس از مهاجرتِ «پرویز محمود» و «روبیک گریگوریان» به آمریکا، رهبری ارکستر سمفونیکِ تازهنفسِ تهران را بر عهده گرفت. همچنین در همان سال توانست، در جشنِ «هزارهی بوعلیسینا» که در حضورِ شرقشناسانِ اروپایی برگزار شد، آفریدهی خود، «سوییتِ مرجان» را با ارکستر سمفونیکِ تهران به اجرا درآورده و همین کنسرت، بورسِ ادامهی تحصیلِ موسیقی در «ایتالیا» را برای او به ارمغان آورد. او پس از پایانِ بورس، همچنان در ایتالیا ماند و به موازاتِ ادامهی مطالعه در زمینهی موسیقی، برای تأمین زندگی به کار در دوبلاژِ فیلم نیز پرداخت. «حنانه» پس از بازگشت از «ایتالیا» علاوه بر تدریس در هنرستانِ عالی موسیقی، به عضویتِ عالی شورای موسیقی رادیو نیز برگزیده شد و «ارکسترِ فارابی» را برای رادیو بنیان نهاد.
«مرتضا حنانه» که در سالهای پیش از انقلاب یکی از فعالترین آهنگسازانِ اندیشمندِ ایران به شمار میرفت، در سالهای پس از انقلاب همچون بسیاری از همتایانِ خود، از کار بازماند و سرانجام در مهرماه ۱۳۶۸ پس از گذار از یک دورهی بلندِ بیماری، در تهران درگذشت. او با آنکه زندگی هنری خود را با موسیقی مغربزمین آغاز کرده بود، و آهنگسازی را به شیوهی بینالمللی آموخته بود، اما بیشترین علاقه و تمایل را به موسیقی سنتی نشان میداد، از طرفی میخواست و اذعان داشت که این موسیقی باید از راههای مناسبِ علمی آرایش بشود. او معتقد بود که شِگِردهای هارمونیِ غربی با موسیقی ایرانی، سازگار نیست و باید شیوهی چند صدایی را در درونِ خودِ موسیقی ایران به دست آورد.
«مرتضا حنانه» سرانجام در جستوجوی شیوهی سازگار به تئوری هارمونیِ زوج رسید، یعنی بهرهگیری از فواصلِ زوج در هارمونی، به جای استفاده از فاصلههای فرد که در موسیقی کلاسیکِ غرب رایج است. از معروفترین آثارِ برجستهی «حنانه» میتوان به «سوییت شهر مرجان»، «کاکوتی»، «دماوند»، «صبر»، «ظفر»، «فانتزی برای ویولن و ارکستر»، «شماری موسیقی برای فیلم» و بالاخره «شماری ترانههای تنظیم شدهی سنتی و روستایی» اشاره کرد.
یاد و نامش جاودان.