چرا معمولا دیر می رسیم؟
دیر رسیدن میتواند نوعی مقاومت یا راهی برای نشان دادن نارضایتی باشد

مترجم: سیما زعفرانچی – «خبرجنوب»/ "دیر رسیدن" یکی از آن دسته عاداتی است که ترک آن چندان ساده نیست و اراده ای قوی میطلبد. دلایل متعددی برای دیرکردن وجود دارد که ممکن است بیش از حد ساده و پیش پا افتاده به نظر برسند اما گاهی به آنها توجه نمی کنیم و همین امر موجب تکرار عادت دیر رسیدن خواهد شد.
چه زمانی واقعاً دیر است؟
معمولا کسی شما را به خاطر 5 دقیقه دیر رسیدن، شماتت نخواهد کرد. 5 دقیقه معمولا "دیر کردن" محسوب نمی شود. "دیر کردن" زمانی اتفاق می افتد که در نتیجه آن، دیگران رفته رفته عصبانی می شوند. چرا که دیر رسیدن شما نشانه بیاحترامی و عدم توجه به آنها است. اگر افرادی که منتظر شما ماندند از لحاظ اجتماعی یا سلسله مراتبی بالاتر از شما باشند (یا گمان کنند که اینگونه است) احتمالا سریعتر و بیشتر عصبانی خواهند شد مگر اینکه بهانه خوبی برای دیر رسیدن ارائه دهید، ترجیحاً چیزی که خارج از کنترل شما باشد (مثلاً حضور یک فیل در بزرگراه!). گاهی دیر رسیدن این پیام را ارسال میکند که: "زمان من ارزشمندتر از زمان شماست"، یعنی "من از شما مهمتر هستم" و شاید حتی "من دارم به شما لطف میکنم که اصلاً به اینجا آمدم".
همچنین به موقع رسیدن به یک مناسبت رسمی مهم مانند عروسی، مراسم خاکسپاری یا یک رویداد و جلسه کاری اهمیت بیشتری پیدا کرده و دیر رسیدن به آنها به نوعی بی احترامی بزرگی تلقی می شود.
دلایل روانشناسی دیر رسیدن
دیر رسیدن، علاوه بر توهین به دیگران، فرد دیر رسیده را نیز ضعیف نشان می دهد چرا که این امر می تواند نشانه ای از کمبود هوش، ضعف در برنامهریزی، ضعف در خودشناسی، اراده، یا همدلی باشد. برای مثال، ممکن است فردی که دیر میرسد اهداف غیرواقعی برای خود در نظر گرفته و برنامهاش را بیش از حد پر کرده، یا زمان لازم برای جا به جایی از یک مکان به مکان دیگر را درست محاسبه نکرده باشد.
اما پشت این مسائل، دلایل دیگری نیز برای دیر کردن وجود دارد که فراتر از این موارد ذکر شده است. گاهی اوقات خشم و پرخاشگری می تواند دلیل دیر رسیدن افراد باشد و گاهی نیز پای خودفریبی در میان است.
بیایید با خشم و پرخاشگری شروع کنیم. افرادی که عصبانی هستند و در عین حال با آرامش و ادب اغراقآمیز رفتار میکنند، ممکن است خشم خود را بهصورت غیرمستقیم ابراز کنند، یعنی از طریق مقاومت (آگاهانه یا ناآگاهانه) در برابر انتظارات معقول دیگران. نمونههایی از این دست رفتارهای منفعل-تهاجمی شامل ایجاد شک و تردید، فراموش کردن یا حذف موارد و مناسبت های مهم، کنار گذاشتن رفتارهای معمول مثل درست کردن چای، آشپزی یا تمیز کردن و البته دیر رسیدن است - که اغلب بهطور مکرر و غیرقابل پیشبینی اتفاق میافتد. همانطور که از نامش پیداست، رفتار منفعل-تهاجمی یک وسیله برای ابراز خشم بهصورت پنهان است. این در حالی است که این رفتار از شناسایی و حل مسئله یا مسائل اصلی جلوگیری میکند و میتواند منجر به ناراحتی و نارضایتی زیادی در فرد یا افرادی شود که در معرض آن قرار میگیرند.
دومین دلیل پنهان دیر رسیدن می تواند خودفریبی باشد. همانطور که اشاره شد، دیر رسیدن، بهویژه اگر به طور فاحش یا مکرر باشد، پیامی را ارسال میکند که میگوید: "من از تو مهمترم". البته، یک نفر میتواند این پیام را بدون اینکه واقعاً درست باشد و دقیقا به همین دلیل ارسال کند. در اینگونه مواقع، فرد ممکن است به این دلیل دیر برسد که احساس حقارت یا بیاهمیتی میکند و دیر رسیدن برای او راهی است برای تحمیل خود به موقعیت، جلب توجه حداکثری و حتی کنترل اوضاع. شاید متوجه شده باشید که برخی افراد که عادت به دیر رسیدن دارند، در ادامه نیز شروع به جلب توجه می کنند: به طور مکرر عذرخواهی میکنند، خود را به همه معرفی میکنند، مبلمان را جابهجا میکنند، یک لیوان تمیز میخواهند و کارهایی از این قبیل. لازم به گفتن نیست که چنین رفتاری نیز می تواند ناشی از وجود عنصر پرخاشگری منفعل باشد.
دیر رسیدن همچنین میتواند نوعی مقاومت یا راهی برای نشان دادن نارضایتی از هدف جلسه یا خشم از نتیجه احتمالی آن نیز باشد.
البته باید این نکته را هم در نظر گرفت که دیر رسیدن لزوماً ناسالم یا منفی نیست. گاهی اوقات، دیر رسیدن ناشی از ناخودآگاه شما است که به شما میگوید نمیخواهید در آنجا باشید، یا اینکه بهتر است در آنجا نباشید؛ به عنوان مثال، ممکن است که حضور یافتن در یک جلسه موجب هدر رفتن وقت یا حتی ممکن است به ضرر شما باشد.
هر زمان که دیر به جایی میرسید، میتوانید با پرسیدن این سوال از خودتان که "دقیقاً چرا دیر کردم؟" چیزهای زیادی بیاموزید. حتی اگر دلیل آن فقط این باشد که شما بیش از حد مشغله دارید، چرا اینقدر سرتان شلوغ است؟ اغلب، ما خود را تا حد ممکن مشغول نگه میداریم تا با عمیقترین افکار و احساسات خود روبرو نشویم، که این امر در کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت بسیار زیانآور است.
منبع: psychologytoday