روزی که خانه نصرالدوله موزه شود!

زینب دانشور – «خبرجنوب»/ ظریفی میگفت هنر، همزاد شیراز است از روزی که گل مردمانش را سرشتند در تار و پود وجودشان ردی از عشق به زیبایی جا گذاشتند. در این دیار، هر آن کس نفس میکشد با هنر انس دیرینه دارد؛ از شعر و ادبیات گرفته تا نقاشی و نگارگری. به تاریخ این مرز و بوم که بنگرید خواهید دید چه انسانهایی در هوای این شهر نفس کشیدهاند و نقشی از هنر بر تاریخ این خاک زدهاند. حالا و در عصر سنگ و فلز و هزار دغدغه، هنرمندانش در کنج خلوت نرد عشق میبازند و در سایه روزگار میگذرانند. هنر، غریبه آشنایی است که روز به روز در حافظه این جماعت کمرنگتر میشود. حالا روزگار آن چنان رقم زده که تنها افرادی سمت هنر میروند که غمشان غم نان نیست و ممر درآمدیشان چیزیست جز هنر. آنها به این عرصه وارد میشوند تا کسب آرامشی کنند و پاسخ روح زیباطلبشان را بدهند.
ناگفته پیداست هنر به زندگی روح و معنا میبخشد و محرکی است برای ایجاد امید و نشاط جمعی. از آن گذشته از این مسیر اندیشههای والا و رفتارهای صحیح ترویج و تبلیغ خواهد شد. جوامع برای انتقال فرهنگ به ابزاری نیازمندند که در روح مردمان رخنه کند و هنر همان ابزاریست که میتواند نسل به نسل رسوم را در دل جامعه نهادینه کند. مدتهاست هنر مرهمی است برای کاهش آلام و بهانهای است تا از کلاف رنج رهایی یابیم.
در کوچه پس کوچههای این شهر اما هنرمندی روزگار میگذراند که دغدغه نمایش این لطف خدادادی در سرش میچرخد فردی که از بدو تولد با زیبایی همبازی بوده و از همان کودکی دست به خلق زده؛ خلق معنا اما به گونهای کاملا متفاوت؛ به شیوه مجسمهسازی. استاد علی قصردشتی هنرمند نامآوازه شیراز و کشور که آثارش در جای جای کشور و حتی موزههای دنیا خودنمایی میکند این بار از بزرگترین دغدغهاش گفت. از آرزوی دیرینهاش برای ساخت موزهای برای عرضه هنر به مردمانی که با زیبایی غریبه شدهاند. قصردشتی در گفت و گو با «خبر جنوب» از این تصمیم سخن گفت و موانعی که سد راه این تصمیم بزرگ است. تصمیمی که در صورت اجرا، سودآوری آن ابتدا نصیب فرهنگ و هنر این شهر خواهد شد و گامی بزرگ در عرصه ترویج و عرضه هنر خواهد بود که در ادامه میخوانید:
در همسایگی خانه زینتالملک و کوچه پشتی این خانه واقع در خیابان لطفعلی خان زند، منزلی به قدمت بیش از 200 سال و متعلق به نصرالدوله برادرزاده زینتالملک و از تبار بزرگ قوام است که چندی است کارگاه مجسمهسازیام را به این مکان منتقل کردهام. این خانه ظرفیت گردشگری قوی و خاموشی است که میتواند تا دیر نشده به مجموعه ظرفیتهای این شهر اضافه شود.
در صورت برطرف شدن مشکلات در مسیر راهاندازی موزه قصردشتی در این بنای ارزشمند، یک فضای 400 متری مجسمههای من برای نمایش قرار خواهد گرفت. این موزه دارای بخش زنده خواهد بود که در آن پرفورمنس آرتهای مختلف اجرا خواهند داشت و هنرهای بینارشتهای، هنرهای تلفیقی، ورکشاپهای هنری اجرا خواهند کرد. همچنین حراجیهای هنری از حراجی آنتیک تا آثار هنری تجسمی در موزهای که نفس میکشد و زنده است اجرا میشود هرچند همه اینها در گرو پیدا شدن سرمایهگذار است.
یکی دیگر از برنامههای من این است که دری که از این خانه به کوچه پشت خانه زینتالملک باز میشود را به عنوان مسیر خوشامد تعریف کنم به این ترتیب که کوچه حد فاصل این خانه تا خانه زینتالملک و نارنجستان را با مجسمههای دوره قجر از کنشگرهای آن دوران مانند کاسبها، بازیهای کودکانه، درشکه، آژدان و ... در سایزهای طبیعی و با برنز ساخته و نصب کنم تا جنبه گردشگری قوی برای شیراز داشته باشد.
اما آن چه سدی بزرگ در این مسیر اجرای این تصمیم است و همکاری متولیان و مدیران میراث فرهنگی فارس را میطلبد معضلی است که موجب شده در پشت خانه نصرالدوله و تنها مسیر موجود بین این بنا و خانه زینتالملک بسته شود.
پشت خانه زینتالملک کوچهای اختصاصی است که سالیان گذشته انتهای این کوچه به در خانه نصرالدوله ختم میشده و در واقع این دو خانه از زیر به هم راه داشتند. (البته بعدها مسیر زیر خانهها مسدود شد) یکی از منازل واقع در این کوچه با تجاوز شش متری به حریم کوچه (در اوایل انقلاب)، موجب شده مسیر دسترسی به خانه نصرالدوله بسته شود. گویا با مرمت دیوار کوچه، ورودی خانه نصرالدوله مسدود شده که با استناد به عکسهای هوایی و بررسی کارشناسان میراث فرهنگی و شهرداری شیراز مشخص شد کوچه، همعرض خانه زینتالملک است نه باریک تر. متاسفانه با وجود اسناد و مدارک موفق به گرفتن مجوز برای تخریب این تجاوز شش متری نشدیم با این حال حتی اگر مالک این خانه با عقبنشینی سه متری هم موافقت کند مشکل حل خواهد شد. البته کمیسیون ماده 100 شهرداری نیز رأی به تخریب این شش متر داده و در تجدید نظر هم تایید شده است.
در صورت همکاری ارگانهای مربوط از شهرداری تا میراثفرهنگی و باز شدن در خانه نصرالدوله از این کوچه، به سرعت اقدام به راهاندازی موزه خواهم کرد. با راهاندازی این موزه قطعاً شرایط گردشگری و توریستی ایجاد خواهد شد و ظرفیتی عظیم شکل خواهد گرفت.
من میراث زنده این شهرم و اگر قرار است در عمر اندک باقیمانده هنریام برای شهرم کاری کنم همه تلاش خود را به کار خواهم بست تا این فرصت را غنیمت بشمارم و فرصت جدیدی به شیراز هدیه کنم.