صدا کن مرا، صدای تو خوب است :: روزنامه خبر جنوب :: نیازمندیهای خبر جنوب
NID : 205472
1399/12/03
صدا کن مرا، صدای تو خوب است
زینب دانشور/ ده سال پیش که سوئد را برای زندگی و مهاجرت انتخاب کرد، کسی باورش نمی شد با این همه علاقه به وطن یک روز فرسنگ ها از سرزمین مادری اش دور شود. اگر چه دیر اما حب وطن کار خودش را کرد و بازش گرداند با این تفاوت که تنها رفت و حالا دست در دست کودکش پا به میهن گذاشت. تصور برقراری ارتباط با آدرین کودک 8 ساله اش که تا کنون پایش به ایران باز نشده و قرار بود برای همیشه ماندگار شود سخت بود اما در کمال تعجب پسرک در جواب یک احوالپرسی دست و پا شکسته انگلیسی به لهجه ای شیرین و به فارسی پاسخ داد و همه را شگفت زده کرد. این همزبانی کافی بود تا در دل همه جا باز کند و باورمان شود از رگ و ریشه ماست. کم نیستند آن ها که با رفتن از خاک کشور زبان مادری خود را فراموش کرده و سراغش را نمی گیرند اما عده ای هم سرسختانه با کنار گذاشتن این گوهر گرانبها می جنگند و برای حفظ و اشاعه اش در تلاش اند. اهمیت زبان مادری تا به حدی است که زبان احساسات مادر و کودک و روابط و احساسات پدر و بقیه اعضای خانواده، فامیل و قوم و قبیله و محله است و زبان خواسته های غریزی و خواهش های نخستین دوره کودکی است. چون کودک با زبان مادری می گرید، می خندد، نیازهایش را می طلبد، بازی می کند، مشاجره و بگو مگو می کند و نخستین شناخت های خود از دنیای پیرامون را تنها با زبان مادری کسب و بیان می کند. او با سخن گفتن به زبان مادری از فردیت و تنهایی خارج و از تعلق خود به یک گروه آگاه می شود. از این رو زبان مادری به مثابه عرصه خصوصی، بیشتر یک زبان عاطفی و زبانی قوم مرکز است و در قیاس با زبان ملی یک زبان خاص، محدود و بسته است. اما امروزه تحولات دوره مدرن شیرازه زبان های مادری را از هم پاشیده است و هیچ یک از زبان های مادری به همان وضع قدیم و دست نخورده باقی نمانده اند. با پدید آمدن مهد، کودکستان، پرستار، معلم، مدرسه و کتاب و رسانه، خیلی زود «زبان دوم/ زبان ملی» و «زبان سوم/ زبان جهانی» مثل انگلیسی هم برای کودک آغاز می شود و این نهادهای جدید که جایگزین خانه و مادر در شهرها و سکونتگاههای امروزی شده اند، به صورت مستقیم بر وضعیت و ساختارهای زبان مادری تاثیر می گذارند حتی می توان گفت در جامعه رسانه ای شده، زبان مادری روز به روز اهمیت و نقش قدیم خود را از دست می دهد خصوصاً امروزه با پدید آمدن رسانه های دو سویه مثل شبکه های اجتماعی و فضای مجازی و ارتباطات ملی و بین المللی عملاً گذر از زبان های محلی و مادری خیلی زود اتفاق می افتد در نتیجه ما امروزه با پدیده زوال برخی زبان های مادری به مثابه زبان محلی و قومی مواجه هستیم.
روز جهانی زبان مادری 21 فوریه روز جهانی زبان مادری است. این نامگذاری در سال 1999 از سوی یونسکو و با هدف کمک به حفظ تنوع زبانی و فرهنگی جهان اعلام شد. دلیل نام گذاری روز جهانی زبان مادری از زمانی آغاز شد که در سال ۱۹۵۲ دانشجویان دانشگاه های مختلف شهر داکا پایتخت امروزی کشور بنگلادش که در آن زمان پاکستان شرقی نامیده میشد و هنوز مستقل نشده بود، از جمله دانشجویان دانشگاه داکا و دانشکده پزشکی، تلاش جهت ملی کردن زبان بنگالی به عنوان دومین زبان پاکستان (در کنار زبان اردو) تظاهرات مسالمت آمیزی در این شهر به راه انداختند. به دنبال این حرکت دانشجویان، پلیس به آن ها تیراندازی کرده عدهای از آنها را کشت. بعد از استقلال بنگلادش از پاکستان و به درخواست این کشور، برای اولین بار سازمان یونسکو در ۱۷ نوامبر سال ۱۹۹۹ روز ۲۱ فوریه را روز جهانی زبان مادری نامید و از سال ۲۰۰۰ این روز در بیشتر کشورها گرامی داشته میشود.
زبان های زنده دنیا در معرض نابودی مطابق برآورد یونسکو، دست کم ۴۳ درصد از ۶۰۰۰ زبان موجود در جهان در معرض خطر نابودی است. از بین این ۶۰۰۰ زبان تنها چند صد زبان در نظام آموزشی و حوزه عمومی استفاده میشود و تنها کمتر از صد زبان در دنیای دیجیتال. تنها ۴۰ درصد از جمعیت جهان به زبانی آموزش میبینند که صحبت میکنند و میفهمند. البته آموزش چندزبانه به ویژه در دوره تحصیلات ابتدایی در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است. ماده ۳۰ پیمان نامه حقوق کودک نیز به طور ویژه به حق بهرمندی کودک از زبان و فرهنگ خود اختصاص دارد. زبان قویترین ابزار برای حفظ و توسعه میراث ملموس و ناملموس ماست و ترویج زبان مادری نه تنها به تنوع زبانی و ترویج آموزش چندزبانه کمک خواهد کرد، بلکه سبب همبستگی مبتنی بر فهم، تحمل و گفت و گو خواهد شد. زبان به دلیل نقشی که در هویت، ارتباطات، ادغام اجتماعی، آموزش و توسعه دارد بسیار مهم است اما امروزه زبانهای بومی به دلیل جهانی شدن، به شکل فزایندهای در حال نابودیاند به طوری که هر دو هفته یک بار یکی از این زبانها از بین میرود. هنگامی که زبانها از بین بروند، تنوع فرهنگی هم از بین میرود و همراه با آن ما فرصتها، سنتها، شیوههای منحصر به فرد اندیشه و بیان را که منابع باارزشی برای ساختن آیندهای بهترند از دست خواهیم داد. به باور سازمان یونسکو، باید تلاش کرد تا زبانهایی که گسترش زیادی ندارند در کنار زبانهای فراگیر شانس ادامه حیات داشته باشند. چنین تلاشی با توجه به نقش زبان در شکلگیری شخصیت فردی و هویت فرهنگی قومها و ملیتها، میتواند فرهنگ جهانی را شکوفاتر کند.
زبان مادری در ایران ایران، این دیار کهن و با اصالت دارای زبانهای بسیاری است. مردم مناطق مختلف ایران به انواع زبانهای ترکی، لری، کردی، گیلکی، طبری (مازندرانی)، ترکمنی، عربی، تالشی، بلوچی، لکی و تاتی صحبت می کنند. بسیاری از زبانهای مادری در ایران نیز به دلیل اقلیت موجود و عدم فراگیری جمعیتی، معروف نبوده و در این تقسیمبندی قرار ندارند. خوشبختانه بسیاری از افراد با قومیت ترک، لر، عرب، کرد و مازنی هنوز هویت خود را حفظ کرده و بیشتر از سایر افراد توانستهاند زبان مادری را به فرزندان خود انتقال دهند. مطابق گزارش یونسکو ٢۴ زبان در ایران درحال فراموشی و در خطر انقراض قرار دارد، ٢ زبان ایرانی کاملا از بین رفته است و ۵ زبان را دیگر کسی استفاده نمیکند. در دنیای امروز سال به سال خیلی از زبان های محلی و قومی و مادری رو به فراموشی می روند و گویشگران آن ها اندک و اندک تر می شوند و در معرض نابودی قرار می گیرند اما از سوی دیگر، این زوال و افول در بخشی از گویشگران زبان های مادری و قومی و محلی مشکل جریحه دار شدن احساسات و تعصبات را به دنبال داشته و به حیثیتی شدن و ایدئولوژیک شدن موضوع زبان مادری و قومی منجر شده است و این گویشگران زبان ملی را عامل زوال و نابودی زبان خود به حساب آوردهاند در حالی که این یک واقعه و روند عصری است و ویژگی عصر مدرن و تجدد و عصر جهانی شدن و ظهور پدیده ملت ـ دولت و رسانه ای شدن جامعه است. برای کشور ایران با گنجینه ای از زبان ها و گویش ها، آموزش چند زبانه بهترین راه است، آموزش چند زبانه یعنی استفاده دست کم از 3 زبان برای آموزش: زبان اول یا زبان مادری، زبان ملی یا زبان رسمی کشور و زبان بین المللی.
دلیل اهمیت حفظ زبان مادری زبان، پدیده ای منحصر به فرد است که روند تکامل انسان در جامعه توسط آن به نسلهای بعد منتقل میشود. اگر زبان از جامعه انسانی گرفته شود، چرخه اجتماعی از حرکت میایستد؛ جامعه انسانی از هم گسسته، فرهنگ و تمدن بشری هم نابود میشود. از زبان به عنوان کلید شبکههای ارتباطی و گاهی نیز، سرمایه فرهنگی یاد میشود که افراد با تسلط بر آن می توانند علاوه بر برقراری روابط اجتماعی، نوعی هویت ویژه کسب کنند پس هویت فرد چه در سطح قومی و در سطح ملی، تا حدود زیادی بستگی به زبانی دارد که او فرا میگیرد.وقتی که از حفظ، تقویت و توسعه فرهنگ یک جامعه سخن به میان میآید، زبان نیز، به عنوان یک عامل اساسی مطرح میشود؛ چرا که زبان در حکم رشته ای است که فرهنگ گذشته و حال را به هم پیوند میدهد. نکته قابل توجه این است که مسئله مهم در آموزش زبان مادری، انتقال آن به نسلهای آینده و جلوگیری از انحطاط و زوال آن است. این انتقال صرفاً به واسطه گفتار نمیتواند صورت بگیرد؛ بلکه نیازمند نوشتار نیز هست. آموزش گفتار و نوشتار به زبان مادری در منزل ممکن نیست؛ بلکه ضرورتاً باید در مدرسه و با توسّل به ادبیات و کتابهای عمومی تدوین شده از جانب متخصّصین این حوزه صورت گیرد. در اصل ۱۵ قانون اساسی کشورمان آمده است: «زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد؛ ولی استفاده از زبان های محلی و قومی در مطبوعات و رسانههای گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است». متأسفانه در ایران به دلیل فراهم نبودن امکانات، در برخی از مناطق امکان تدریس به زبان مادری وجود ندارد اما در برخی از نقاط کشور از جمله مناطق کردنشین همچنان تدریس به زبان مادری صورت میپذیرد پس دولت موظف است از تمامی امکانات خود برای زنده نگهداشتن زبان مادری افراد مختلف در جای جای این دیار کهن استفاده کند. متأسفانه بسیاری از خانوادههای ایرانی به دلیل غیر عرفی انگاشتن صحبت کردن با زبان دیگری غیر از فارسی، سعی دارند تا کودکان خود را از یادگیری زبان بومی و مادری منع نمایند. این یکی از عمده دلایل کمرنگ شدن زبان مادری در ایران و به فراموشی سپردن بخش زیادی از آن است. تدریس به زبان فارسی در اکثر مدارس، صحبت به زبان فارسی در خانهها و استفاده از زبان فارسی در محلههای کوچک موجب شده است تا زبان مادری در مناطق مختلف رو به فراموشی بگذارد لذا بهتر است تا برای حفظ هویت فرزندانتان، بدون هیچ گونه ترس و یا خجالتی، در خانه با آنها به زبان مادری سخن بگویید.